جنگ درافغانستان جنگ امریکا ویاجنگ افغانستان ؟

زیرمتون
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

رحمت اله روان

وزیر دفاع آمریکا اخیرا اعلام کرده که «جنگ در افغانستان، جنگ آمریکا نیست»این سخنان وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا، دروغ است. واقعیت این است که آمریکا در افغانستان گرفتار جنگ منافع با رقبای خود گردیده است. تنها حماقت آمریکایی ها این است که مردم افغانستان را احمق فکر می کنند. آن ها رویارویی هایی با انگلیس دارند، مخالفت هایی با ایرانی ها دارند، برخوردهایی بالقوه با شانگهای خواهند داشت، به هر حال افغانستان قربانی جنگ قدرت های فرامنطقه ای است و این که آمریکایی ها مدعی باشند که این جنگ، جنگ افغانستان است، قابل قبول نیست آمريكا و اروپا وساير كشور هاي بزرگ جهان در اين كشور به منظورمبارزه عليه تروريزم آمده است .در افغانستان جنگ نيست، جنگ با تروريزم است وتروريزم با جامعه جهاني جنگ دارد با اين حال دولت افغانستان دركنار كشورهاي جامعه جهاني عليه تروريزم بين المللي دركشور قرار گرفته ومبارزه مي كند .
عملا مشاهده می کنیم که چه چیزی اتفاق می افتد و می بینیم که عملا برخی از گروه های مسلح مخالف دولت، توسط آمریکایی ها تمویل می شوند، عده ای توسط انگلیس ها تجهیز می گردند، عده ای نیز توسط پاکستانی ها که این امر پوشیده نیست وافغا نستان به میدان جنگ بین ابر قدرت های بزرگ جهان ومنطقه مبدل شده است وهر یک درجهت تقویه اهداف خویش تلا ش دارد.هفته نامه بریتانیایی ساندی تایمز در شماره یک‏شنبه (26 اکتوبر) خود در مطلبی زیر عنوان طرح‏های آمریکا برای اعزام نیرو به هلمند به مسایل امنیتی افغانستان پرداخته است .
‏ساندی تایمز با اشاره به برنامه آمریکایی‏ها برای اعزام 9 هزار سرباز برای سال آینده در ولایت هلمند، این اقدام را تضعیف موقعیت نیروهای بریتانیایی در جنوب افغانستان تعبیر می‏کند .
‏مایکل اسمیت نویسنده مقاله می‏گوید که قرار است سه واحد نظامی با مجموع سه هزار سرباز آمریکایی از بهار سال آینده فعالیت خود را آغاز کنند و پایگاه اصلی این نیروها در امتداد مقر سربازان بریتانیایی در حال ساخت است .
‏به نوشته ساندی تایمز، این اقدام پس از آن صورت می‏گیرد که آمریکایی‏ها از نبود سرباز کافی بریتانیایی در منطقه و کمبود هلی‏کوپتر و در نتیجه وخامت وضعیت امنیتی و فعالیت آزادانه طالبان در منطقه خسته و نومید شده‏اند .
از این رو به نظر نویسنده، ممکن است آمریکایی‏ها تاکتیک نظامی متفاوتی را در پیش بگیرند، چرا که فرماندهان آمریکایی بیش‏تر از بریتانیایی‏ها، خواستار پشتیبانی هوایی می‏شوند .
‏در همین رابطه، یک فرمانده ارشد بریتانیایی به این روزنامه گفته است که آن‏ها با منابع موجود قادر به شکست دشمن نیستند .
‏از سوی دیگر نویسنده از منابع بریتانیایی نقل قول می‏کند که حضور تعداد زیادی از نیروهای آمریکایی در آینده ممکن است باعث شود که بریتانیایی‏ها نتوانند نقش گذشته را در این منطقه بازی کنند .
‏به نوشته مایکل اسمیت، ناکامی سربازان بریتانیایی به ویژه دو هفته پیش هویدا شد، یعنی زمانی که طالبان توانستند لشکرگـــاه مرکز ولایت هلمند و خانه والی را در فاصله انــدکی از پـایگاه نیروهای بریتانیایی هدف حمله قرار دهند .
‏در عین حال نویسنده از سخنگوی وزارت دفاع آمریکا نقل قول می‏کند که قصد آنان نه جابجایی سربازان آمریکایی با نیروهای بریتانیا، بلکه تلاش برای تکمیل مأموریت آنان در منطقه است . .
اگر امروز به وضع مو جوده افغا نستان وجا بجا شدن نیرو وتجهزات پیشرفته جنگی در ان کشور نظر اندا زی نما یم ویا سرو صدای تغیر در سترا تیزی جنگی امر یکا ومتحد ین ان تو جه دقیق مبذل نما یم به یک سوال مشخص روبرو میشوم که تما می این اما د گی ها وتجدیدنیرو ووسا یل وتغیر ستر ا تیزی بخا طر از بین بر دن چند گروب کو چک طا لبا ن ویا در مجموع هدف مخا لفین دولت اقا ی کرزی میبا شد ؟ به نظر من هرگز هدف چنین نه میبا شد به صرا حت کفته میتوا نم که هستند شبکه ها ی مختلف جا سو سی جهان که عملا در تقو یت گروه طا لبا ن ومخا لفین دولت جمهوری اسلا می افغا نستان دست دارد ونه میخوا هد به جنگ در افغا نستان خا تمه دهند این جنگ تا زمان ادامه پیدا خو هند کرد تا منا فع مما لک در گیر در منطقه و جها ن بر اورده گردد افزایش نیروهای خارجی نه تنها امنیت را در افغانستان تامین نمی کند بلکه به تشدید بحران و گسترش جنگ بیشتر از پیش دامن می زند. زیرا حضور این نیروها در چند سال گذشته این مطلب را به خوبی به اثبات رسانده است اختلاف نظر آمريكا و انگليس درخصوص شيوه عمل در افغانستان، عيان تر از گذشته شده و همين امر باعث افشاي برخي مناسبات پنهان دو طرف با گروه هاي طرفدار القاعده و طالبان شده است در حالي كه گفت و گوهاي مخفي دولت افغانستان با طالبان در مكه كه با كارگرداني انگليس و سرپرستي عربستان صورت گرفت به صورت گسترده و ناگهاني منتشر شد، برخي رسانه ها نيز از گفت و گوهاي مخفي آمريكايي ها با برخي جناح هاي طالبان خبر داده اند. اين در حالي است كه در تازه ترين اظهارنظر، وزير دفاع آمريكا، ضمن حمايت از گفت و گوهاي حساب شده با برخي جناح هاي طالبان، برخي رفتارها و اظهارات مقامات انگليسي را درخصوص افغانستان به باد انتقاد گرفته است .
و از جانبي تداوم این لشکرکشی های غرب به افغانستان باعث شده است تا کشورهای منطقه به آنچه در پیرامون شان می گذرد به دیدة تردید بنگرند كه این خود بحران را به وجود می آورد و منطقه را در هاله ای از ترس و اضطراب قرارمي دهند.فعلا جنگ بین چند مملکت خار جی عملا درافغا نستان جر یان دارد و روز به روز شعله ور میگردد .
الف -- جنگ بین روسیه وامر یکا
ب -- جنگ بین ایران وامر یکا .
ج -- جنگ بین کشور هند وپا کستان
د -- جنگ بین ایتلاف اروپا ئی(نا تو) وروسیه
هه -- جنگ بین انگلیس و امر یکا . به خا طر بد ست اوردن فدرت ونفو ذ بیشتر در منطقه .
برخی از مورخین و تحلیل گران مسایل سیاسی ، رقابت روس و انگلیس را در قرن نوزدهم به " بازی بزرگ " تعبیر نموده اند. در اثر رقابت قدرت های وقت (روس و انگلیس )و بی کفایتی زمامداران افغانستان ، شاهد بودیم که چگونه سرنوشت و تقدیر مردم ما به بازی گرفته شد و کشور برای سالهای سال از روند رشد و ترقی بازماند. اینک نسل امروز در واقع رنج و مرارت های بازمانده از گذشته را به میراث برده است .
با تغییر و تحولی که در عصر حاضر با فروپاشی اتحاد شوروی پیش آمد گمان برده شد که دوران رقابت قدرت های سیاسی و اقتصادی به سر رسیده است ؛ جهان بصورت تک قطبی بوسیله نظام سرمایه داری امریکا فتح گردیده است.در همین راستا سرنوشت کشور ها نیز چنین گمان برده شد که یا باید نظام سلطه را بپذیرند و یا اینکه تن به مرگ دهند .
با حادثه یازدهم سپتامبر که حقیقت آن هنوز برای جهانیان بازگو نشده است، افغانستان بصورت آشکارا در قلمرو سیاست های جهان سرمایه داری قرار گرفت. حضور ائتلاف بین المللی به رهبری امریکا در افغانستان اذهان همه تحلیلگران را مطمئن ساخت که افغانستان از وضعیت رقابت قدرت های بزرگ بدر آمده است .هرچند که رقابت های منطقه ای وجود دارد. اما رقابت های منطقه ای شاید در برابر حضور پر رنگ غرب به رهبری امریکا زیاد جدی انگاشته نشود.ولی گویا که چرخ گردون زیاد هم بر وفق مراد کاخ سفید و نظام سرمایه داری نچرخید. زیرا با وجود اینکه اتحاد جماهیر شوروی به دلایل تاریخی و اجتماعی و نیز سیاسی از هم فروپاشید ، اما این به معنی نابودی قدرت روسیه نبود.زیرا روسیه میراث دار اصلی اتحاد شوروی سابق بشمار می آمد.با گذشت زمان روسیه توانست که از شوک های اولیه بدر آمده نه تنها به اوضاع داخلی خود سروسامان بخشد بلکه دوباره حوزه منافع ملی خویش را تجدید سازمان نماید. علاوه بر آن چالش های کلان و خورد دیگر در عرصه های اقتصادی و سیاسی برای غرب د ر گوشه و کنار جهان خود نمای نمود.در خاورمیانه، ایران هم چنان در برابر فشار های غربی ها و امریکایی ها از خود مقاومت نشان داد ؛ چین به عنوان قدرت بزرگ اقتصادی عرصه سیاست های امریکایی ها را تحت عنوان بر هم زننده سیاست تک قطبی جهان دچار نگرانی ساخت ؛ کیوبا در کنار امریکا توانست با همه اعمال فشاری که بر آن روا داشته می شد به موجودیت و قدرت خود دوام بخشد ؛ در امریکای لاتین کشور ونزویلا به رهبری چاوز، چالش جدی برای اهداف امریکا سربر آورد و ... .
اینک پس از سالها بار دیگر افغانستان ، مورد توجه حوزه منافع روسیه قرار گرفته است.هرچند در روز های نخست مقامات روسی درباره وضعیت جدید افغانستان اظهار آمادگی نشان دادند تا ثبات و امنیت در این کشور باز گردانده شود. بسیاری این موضع روسیه را انفعالی ارزیابی نمودند. اما ظاهراً قضیه بر خلاف این گمانه جریان داشته است. مقامات روسیه با دقت و جدیت اوضاع افغانستان را تحت کنترل داشته و بر عملکرد های غربی ها نظارت داشته اند.به همین دلیل با اظهارات اخیر سفیر روسیه در کابل معلوم می شود که صبر و حوصله مسکو راجع به سیاست ها و برنامه های غربی ها در افغانستان به سر رسیده است. آقای کابلوف طی مصاحبه ای بابی بی سی این نارضایتی خود را به صراحت اعلام نموده و گفت : ناتو نمی خواهد که روسیه در تحولات افغانستان نقش بارزی را ایفا نماید. وی در این مصاحبه هشدار داد که اگر از تلاش های خصمانه ناتو در برابر روسیه جلوگیری صورت نگیرد، آنگاه روسیه راه های اکمالاتی ناتو را به افغانستان که از فضای روسیه عبور می کند مسدود خواهد نمود. وی در ادامه ی مصاحبه اش مقامات ناتو را صریحاً متهم به بر هم زدن مناسبات دوستانه افغانستان با روسیه نمود و گفت اگر مقامات ناتو سیاست ها و عملکرد های شان را فراتر از امر مبارزه با تروریسم قرار دهند ، روسیه در این مورد بی تفاوت نخواهد ماند. ایجاد مانع از اعزام یک مجموعه از نیروهای وزارت داخله در قسمت مبارزه با مواد مخدر برای آموزش به روسیه از سوی مشاوران خارجی حامد کرزی را، نمونه ای از تلاش غربی ها جهت بر هم زدن مناسبات دو کشور یاد آور شد .
از جانب دیگر روس ها بر نحوه سیاست مبارزه با تروریسم که از سوی امریکا رهبری می شود نیز انتقادات جدی دارند. روسها بر این باور اند که غربی ها از این مسئله استفاده ابزاری می نمایند. آنان سیاست مبارزه با تروریسم را بصورت صادقانه پیش نمی برند.نشانه آن یکی فعال شدن روز افزون نیروهای القاعده و طالبان و دیگری به انزوا راندن مردم افغانستان از عرصه سیاست و رقم زدن سرنوشت شان می باشد .
اظهارات اخیر سفیر روسیه در کابل خواب های خوش و خیال آرام غربی ها، خصوصا امریکایی هارا نسبت به سکوت سالهای اخیر روسیه راجع به حضور و فعالیت نیروهای ناتو و غربی و تعقیب برنامه های دراز مدت اقتصادی شان کاملا آشفته ساخت. زیرا روسیه را بعنوان یک قدرت بزرگ و تعیین کننده درجهان و خصوصا در منطقه که برای خود حوزه منافعی قایل می باشد نمی توان بصورت مطلق نادیده انگاشت ؛ دیگر آنکه این هشدار روسیه جبهه مخالفین سیاست های غربی را که نسبت به حضور و فعالیت های آنان در افغانستان نگرانی داشته وبد بین می باشند ، تقویت می نماید .
هر چند تا هنوز مقامات امریکایی و ناتو بصورت رسمی در برابر اظهارات اخیر سفیر روسیه عکس العملی نشان نداده اند، ولی یک موضوع قطعی به نظر می رسد و آن اینست که روسها دیگر نمی خواهند در برابر سیاست ها و عملکرد های غربی ها در افغانستان راه سکوت را در پیش گرفته و فقط نقش نظاره گر را داشته باشند.اینک سوالی که مطرح می شود این است که آیا فعال شدن سیاست روسها در افغانستان به معنی آغاز و یا تشدید رقابت های قدرت های بزرگ در این کشور خواهد بود ؟ آیا افغانستان باید معرکه و موضوع منازعه تازه قدرت های قرار گیرد که سالها سرنوشت این مردم را قربانی منافع و سیاست های فرا مرزی شان ساخته اند ؟ در این میان آیا حکومت حامد کرزی باز همان نقش انفعالی بدون درایت زمامداران وقت را تکرار خواهد کرد؟ آیا زمامداران کنونی از توانایی و قابلیت لازم برای اتخاذ تصمیم گیری درست و واقع بینانه که متضمن حفظ و سلامت منافع ملی افغانستان باشد ، برخور دار می باشند؟متاسفانه مجموع سیاست های اتخاذ شده از سوی زمامداران کنونی افغانستان به تمام این سوال ها جواب منفی می دهد ؛ بدین جهت این نگرانی روز بروز قوت می یابد که مبادا افغانستان دوباره صحنه کشمکش و رقابت های قدرت های بزرگ، به عنوان " بازی بزرگ جدید " قرار گیرد .وسلام رحمت اله روان !