مشکل کشا‎

د اونۍ شعر
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

 ‏‎ 
عزیزی غزنوی ‏‎
‎ 
کاش همچون دیگران من هم جنایت  کردمی‎
قتل و چور و غارت و غبن و خیانت کردمی‎
کاش بازرگانیی تریاک و هیروئین و چرس‎
در پناه زهد و تقوی و دیانت کردمی


‎+++
کاش طغیان مینمودم چون رذیلان بشر‎
تا به دست آوردمی خروارهای سیم و زر‎
ثروت و سرمایه حاصل مینمودم آنقدر‎
کز بد دور زمان خود را ضمانت کردمی‎
‎+++
شاعری و شعر کار کهنه و فرسوده است‎
علم و حکمت هم متاع ناچل و بیهوده است‎
دین و مذهب تکیه گاه مردم آلوده است‎
کاش تمرین رذایل با متانت کردمی‎
‎+++
گشته بازار خرد امروز بی ارز و کساد‎
آنچه ارزش دارد اینجا جهل و فسق است و فساد‎
آنکه گوید سفله گان خلق یارب زنده باد‎
زود خواهد گفت ارباب خرد را مرده باد‎
‎+++
دور ما دور زبردستی و نیرو و زر است‎
آنکه را نبود زر و نیرو حزین و ابتر است‎
بی زر و نیرو اگر علامه باشد احقر است‎
بی بضاعت در میان ما کسی هرگز مباد‎
‎+++
نیست نیرویی قوی تر در زمان ما ز پول‎
میتوان هر حاجت خود را ز لطف او حصول‎
پیش عالم با جناب پول میگردی قبول‎
هیچ مشکل را بدون پول نتوانی کشاد‎
‎+++
اغنیا از بدو فطرت سرکش و آزاده اند‎
روز و شب مشغول عیش و مست جام باده اند‎
یک قدم در زندگی در راه حق نه نهاده اند‎
عاقبت هم در صفوف رستگان استاده اند‎
‎+++
بی بضاعت گر سر از جیب ثریا بر کشد‎
یا مسیحا وار خلقی را به دم احیا کند‎
هیچ کس با دیدۀ تحسین بدو در ننگرد‎
زانکه مردم بیشتر ارزش به دارا داده اند‎
‎+++
علم و حکمت بهتر است و ثروت از آن خوبتر‎
فضل و تقوی خوب باشد لیک با نیرو و زر‎
هیچ چیزی بی زر و نیرو نباشد معتبر‎
آزمایشها به طبعم این معانی داده اند‎
‎+++
شوکت و آسایش اولاد آدم ثروت است‎
سد پولادین درهای جهنم ثروت است‎
قفل درب خلد را مفتاح اعظم ثروت است‎
راحت دنیا و دین والله اعلم ثروت است‎
‎+++
گر ترا هم زندگانی در سعادت جستجوست‎
یا دلت را اقتدار و عز و حرمت آرزوست‎
هرچه پیش آید مگو این کار زشت و آن نکوست‎
پرده پوش جرمهای خلق عالم ثروت است‎
‎+++
لحظۀ ترک تلاش ثروت افزودن مکن‎
گلشن ایام را بر خویشتن گلخن مکن‎
صرف بی سرمایه عمر خود عزیز من مکن‎
آنچه را باید مدار دهر خوانم ثروت است‎
‎+++
طنزموزون اینچنین در عمر خود شاعر نه گفت‎
مطلبی مؤجز تر از این ساحر ماهر نه گفت‎
جز عزیزی با کسی این قصه را عابر نه گفت‎
ور نه در آئین من سجن دوعالم ثروت است‎

عزیزی    غزنوی‎
تورنتو      کانادا