Copy of قله ی دیگری از کوهای سربلند رومان نویسی کشور مان بر زمین نشست !

خبرتیاوې او اعلانونه
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times
 
پوهنیار بشیرمومن 
وقتی از نبود دوست و آشنایی مینوسیم  دستانم می لرزد و قلبم می طپد،همین چند روز قبل استاد عزیز هوتک  از میان ما رفت ! وامروز از مرگ مردی خبر در یافتم که فقدانش در عرصه رومان نوسی همیشه محسوس خواهد بود
او که نه تنها در عرصه داستان نویسی بلکه  روز نامه نگاری ،سیاست واخلاق  نیز الگو بود . یگان وخت با خود فکر میکنم کاشکی با همچوشخصیت ها معرفت وآشنایی   حاصل نمی کردم تا نبود شان اینقدر دشوار برایم تمام نمی شد! اما وفتی بدور از احساسات وعاقلانه به مساله نکاه میکنم باز با خود میگویم همین چند روزی که با هم داشتیم  هم غنیمت بزرگ بود که از سجایای اخلاقی وبرده باری او مستفید شدم ! در مورد داکتر صاحب نوشتن ساده نیست من خاطره های های نغز وّپسندیده ی از او دارم ولی با تاسف  که بیان نارسایم یارای وصف کردن آن همه را ندارد و نمی توان حق مطلب را ادا کرد اما نمی توان در نبودش حداقل یادی از او نکنی:
 
سعدی آن نیست که در خورد تو گوید سخنی     آنچه در وُسع خود اندر دهن آمد گفتم
 
 ارغند صاحب همیشه مطالعه میکرد  و می آموخت و هم به دیگران از طریق داستان می آموختاند وروشنگری میکرد! چون عشق داشت، عاشق بود به داستان ورومان ووطنش! ارغند  صاحب در عرصه داستان نویسی در افغانستان وحوزه تمدنی مان فرهنگی  شناخته شده و فخر همه افغانهاست و عمر پرباری داشته است نوشتن بیش از 50 داستان و مقالات متعدد کار آسانی نیست و از عهده کسی برمی آید که زندگی خود را وقف این کار کرده است.  او در داستان هایش جهان آدم‌هایی را خلق می‌کند که مدام در تلاشند، ناامید نمی‌شوند، مبارزه می‌کنند، به فردایی بهتر می‌اندیشند، واین برمی‌گردد به همان اعتقاد نویسنده‌شان به تعهد اجتماعی و رسالت روشنگری. آدم‌های داستان‌های او از متن جامعه برمی‌‎خیزند و بی‌دلیل نیست که خواننده خیلی زود با آن‌ها ارتباط برقرار و احساس می‌کند.
یکی دیگر از مسایل داستانی اصطلاحات و ادبيات داستاني عامه پسند گونه ای از ادبيات است كه مخاطبش، مردم است و بر پايه ذوق و علايق آنان پديد مي آيد. زيبايي شناسي ادبيات داستاني عامه پسند، مفهومي است كه در تمام داستان های داکتر صاحب  بشکل وسیع بکار گر فته شده است ،این راهم باید علاوه نمود که رومان های داکتر صاحب  نشان از وسعت ذهن و معلومات گوناگون دارد! گذشته ازین تمام کسانی که داکتر صاحب را نیز می شناسند معتقدند که او انسان بی تکلف ،فروتن، شیرین سخن و دوست داشتنی بود! . ازهمینجا بود که فروغ فرخزاد درفلسفهً مرگ وزندگی فریاد برمیـداشـت  « تنها صداسـت که می ماند»!!!
بدین وسیله مراتب تسلیت وتاثرات  خویش را  به خانواده گرانقدر داکتر صاحب ارغند  وهمه دوستان شان ابراز داشته وروح شان را شاد میخواهم !