سخنی چند در مورد سینما پارک

ټولنیز
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

محمد بشیر دودیال

 از چند روزی به این طرف که موضوع تخریب سینما پارک و سینمای خیرخانه در مطبوعات مطرح شده،  نظریات مختلفی درین مورد وجود دارد.  در مورد سینمای خیرخانه چیزی نمیدانم و آن را ندیده ام، کدام خاطره یی نیز از آن ندارم، اما با سینما پارک همه ی ماوشما آشنا بوده از دوران اوج تماشاچیان آن خاطراتی را داریم.  دوران طلایی آن فقط سالیان محدودی بود، اصلاً بعد از ۱۳۵۲  این سینما از رونق ماند، ولی  سینما زینب که در فاصله ی نزدیک  به  آن بود، از دو لحاظ در موقف بهتر بود:

یکی اینکه تعمیر آن به مقایسه سینما پارک عصری تر، جذاب تر و روشن بود،  از طرف دیګر اکثراً محافل رسمی، تجلیل ها و خصوصاً روز مادر و سایر مناسبتها در آن دایر می شد، درحالیکه کابل ننداری و کابل تیاتر میزبان تماشاچیان نمایشنامه ها و درامه بودند. حتا محل تشریف  اوری مقامات عالیه دولتی در کابل ننداری معین بود. تفاوت سینما زینب و پارک درتنوع فعالیتهای هنری و فرهنګی شان با سایر ننداری هاوسینماها نیز بود.  در متیاقی سینماهای شهر، نمایش فلمهای هندی  رونق داشت، ولی در پارک و سینما زینب  اکثراً فلمهای امریکایی، فرانسوی، ایرانی و غیره به نمایش ګذاشته میشد. وضعیت فعلی کشور چنان نیست که آن فرهنګ و آداب سینما رفتن، تماشای تیاتر و نشستن در سالون و ذوق  هنری تامین شده باشد، امروز استفاده از اماکن عمومی حالت ناهنجار و دور از اداب اجتماعی و ارزشهای کلتوری را دارد. حال که شاروالی کابل تصمیم اش را ګرفته و این سینما را از تهداب منهدم میسازد، تصمیم خود شان و یک عمل  اجام شده است. آنچه برای  آینده درین مورد پیشنهاد میګردد، قرار ذیل خواهد بو:

قبلاً در شهرنو امپوریم صنایع دستی افغانستان فعال بود که چهارمین انفُس اقتصاد؛ یعنی (خارج) در آن رول بسزا داشت(چهار انفُس اقتصاد؛ خانواده، دولت، تصدی و خارج اند)، درین  ساحه سالهای سال، توریزم، سرمایه های خارجی ها، مهمانخانه ها و دفاترسیاحت وغیره رونق داشت. از آن جمله یکی هم امپوریم صنایع دستی افغانستان بود که بالمقابل دروازه ی  فعلی  سفارت کشور هندوستان فعال بود، ولی امروز به جز از چند دوکان فوتو کاپی چیزی از ان باقی نمانده. باوجودیکه  دولت و صنعتکاران دستی چند اتاقی را در کوچه مرغ فروشی دوباره به نام امپوریم ګشوده اند، ولی  نه جاذبه ی لازم را  دارد و نه هم مشتری و محل مناسب.

از طرف  دیګر یکتعداد خطاطان و نقاشان اواره وبی وسیله افغان تا چندی قبل نیز بهترین اثار نقاشی و رسامی شان را در همین پیاده رو مقابل پارک شهرنو غرض فروش میګذاشتند، که این هنر ظریف به اثر ګرد، خاک، باد وافتاب ضرر زیادی را متقبل میشد و کنار پیاده رو برای شان آبرومند  نبود.  همچنان سالیان قبل در فاصله چند صد قدمی انجمن نویسندګان افغانستان قرار داشت، یعنی میتوان عوض سینما پارک یکی یا چندین فعالیت  اقتصادی و فرهنګی را به عوض مخروبه سینمای پارک درینجا متمرکز نمود.  بناً  پیشنهاد میګردد که  شاروالی کابل تعمیری جدید؛ اقلاً پنج – شش  طبقه یی را طرح و تکمیل نماید تا هم از  زمین استفاده اعظمی صورت ګیرد و هم  چندین فعالیت فرهنګی – اقتصادی تحقق یابد. میتوان منزل اول  را برای مرکز امپوریم  صنایع ملی، نمایشګاه صنایع مستظرفه، انتیک و آثار هنری دستی تخصیص داد،  میتوان منزل دوم را ، برای یک نمایشګاه  و فروشګاه آثار هنری، نقاشی، خطاطی  و کار دستی متشبثین این ساحات هنرهای زیبا تخصیص داد، منزل سوم یک شعبه شهری کتابخانه  عامه، منزل چهارم ملکیت شاروالی و دفاتر آن و درمنزل پنجم انجمن نویسندګان وشعرا که حاوی چند دفتر، کتابخانه، یک سالون تدویرمحافل ادبی و نقد آثار ادبی وکتابفروشی آن در نظر ګرفته شود،  بدین ترتیب شاروالی هم یک خدمت بزرګی را برای صنایع ملی و هنرمندان عرصه ی خطاطی، نقاشی وهنر مویک انجام خواهد داد و هم خدمات فرهنګی را محفوظ خواهد داشت.  هرکدام آنها منبع اقتصادی نیز اند. مصارف این خدمات از منبع فروشات و بخش عایداتی تدارک وتمویل خواهد شد، یعنی در جنب  خدمات کلتوری یک ملکیت خودکفا خواهد بود.    فقط یک پیشنهاد بود.