«قربانی» بوش در عید مسلمانان ویا توهین به جهان اسلام

زیرمتون
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

پوهنیار بشیر مومن
« آن که میخندد خبر هولناک را نه شنیده است»
«برتولت برشت»
قبل از ورود به اصل مطلب لازم است نگاه کوتاه به تاریخ عراق اندازیم ، این کشور به عنوان یک دولت مستقل در تاریخ نه چندان طولانی خویش با سردیها وگرمیهای فراوان روبرو گردیده است. عراق سالها تحت تسلط انگریزها قرار داشت وتوسط آنها اداره میگردید، وامروز تکرار همان داستان است که توسط نیروهای ائتلاف به سر کرده گی ایالات متحده امریکا اداره میشود. انگریزها بعد از یک ریفراندم اقدام به اسقرار نظام سلطنتی در عراق کردند وملک فیصل پسر حسین شریف مکه را به صفت شاه این کشور مقرر کردند. مذکور در جنگ اول جهانی جانب انگریزها را گرفت وعلیه ترکها آستین بر زد.ولی مشکل دیگری اینجا وجود داشت وآن این که انگلیسها با فرانسوی ها موافقت نامه پیکو، در باره تقسیم سر زمین های عربی وابسطه به ترک عثمانی قرار داد را به امضا رسانده بودند تا از بخش تعهدات خود با شریف حسین سر پیچی کرده واجازه تشکیل کشور متحد عربی را به او نداد، سر انجام او از و هابی ها شکست خورد واز مکه تبعید و درآنجادر گذشت. اما در این میان دو پسر شریف حسین به اسم های عبداله وفیصل در اردن وعراق به سلطنت رسیدند. عبداله پادشاهی ها شمی را در اردن پایه گذاری کرد که تا امروز توسط همان خانواده سوق واداره میگردد.
برخلاف وضعیت در عراق طوری دیگری بود، در این جا انگریزها با با قیام وخشم مردم روبرو شدند ومجبور گردیدند تا نظر مردم و قبایل را برای پادشاهی ملک فیصل جلب نمایند بالاخره در سال 1924 نظام سلطنتی پارلمانی به تصویب رسید وتا سال 1932 تحت تاثیر انگلیسها قرار داشت و در همین سال استقلال خود را از انگریزها حصول کرد.با وجود آن هم عراق بمثابه متحد بریتانیا کبیر باقی ماند واین وضعیت تا سال 1958 دوام کرد .تا این که اردو به سر کرده گی عبدالکریم قاسم دست به کودتا زد وتمام اعضای خانواده سلطنتی را از تیغ تیر کرد. از آن به بعد عراق تا روزی که صدام حسین توسط اردوی ائتلافی سرنگون شد توسط نظامیان اداره میگردید. بعد از یک سلسله تغیرات درسال1968 بعثی هابه کمک کمونستها با یک کودتا قدرت را بدست گر فتند وبعد از یک مدت کمونستها را به فجیع ترین ووحشیانه ترین شکل قتل عام کرد و در این و قت است که مورد پشتیبانی امریکا قرار میگیرد، به همین شکل تا حمله امریکا بر عراق حکومت کرد.. در سالهای که صدام حسین حاکم بود تقویت اردو وتهدید همسایها در سر خط مسایل قرارداشت . حتی روابط اش باحزب بعث سوریه هم در اثر خود خواهی وغروراحمقانه اش که در نهایت سرش را به دار آویخت تیره بود. این دیکتاتور دو جنگ نابرابر را بر مردم عراق نیز تحمیل کرد.صدام در سال 1991 به کویت حمله نمود ولی با مداخله بوش پدر شکست خورد وخسارات سنگین را به مردم بیچاره به جا گذاشت . در همین جا امریکا میتوانست اوراسر به نیست کند اما در یک محاسبه منافع حیاتی امریکا هنوز موجودیت او برای امریکا ضروری بود ودست از نابودی او بر داشت. این سر یال تا یازدهم سپتامبر 2001 ادامه نمود.بعد از واقعات واشنگتن و نیویارک مقامات امریکائی بقای رژیم صدام را به نفع خویش ندانستند وسر انجام با یک مداخله برق آسا گلیم دیکتاتور مغرور را جمع کردند ودوران حکم راوائی امریکائیها آغاز گردید وعراق دوباره به دوران« شتر ها » برگشت. مسیررا که عراق تا امروز پیموده ، عبارت است از اشغال عراق ، تخریب زیربنای اقتصادی کشور به طور کامل ، کشته شدن یک سوم نفوس یا زخمی شدن ویا مجبور به فرار، چور وچپاول موزیم های گرانبهای عراق . شگفت انگیز از همه این که لوله های نفتی عراق محافظت میگردند ولی موزیم های که اهمیت جهانی داشت نی ! بسیاری از اثار باستانی از دوران بابلیها تخریب گردیده ودر جای آنها پایگاه های امریکائی اعمار گردیده است. در اینجا یک سوال مطرح میگردد که، آخر این سازمان ملل متحد با این عرض وطول که دارد چه مکلفیت دارد؟ در اینجا ست که نا کار آمدی وگوش بفرمانی اش به ایالات متحده امریکا برجسته میگردد، که هیچ کاری را کرده نمیتواند، بغیر از مهر تایئد گذاشتن وتصدیق کردن اعمال روا وناروای امریکا ومشروعیت بخشیدن به آن .
من در اینجا در پی دفاع صدام نیستم ، دراین مطلب هیچ جای شک وتردید وجود ندارد که او جنایتکاربود. حرف سر این است که اعدام همراه با توهین آن در آخرین لحظ حیات اش وآن هم در روز عید که روز خوشی مسلمانان است واکثرا با عفوو بخشش همراه است ، ولی آقای بوش به عوض گاو وگوسفند صدام را قربانی کرد. که این قساوت قلبهای تما م انسانهای با احساس ، مسلمان وغیر مسلمان را جریحه دار ساخت ،این خود توهین آشکار به تمام مسلمانان ، موسسات حقوق بشر وبه خصوص به جهان عرب است، اما اکثر شان خاموشی اختیارنمودن. اعدام صدام روشن ساخت که قدرتمندان جهان اسلام عروسکهای چارچ شونده بیش در دست امریکا وانگلیس نیستند اصلا اینها پابند شرعیت امریکائی وانگلیسی هستند نه شر عیت محمدی.
در پهلوی این، مجازات اعدام ضربه سخت به نورم های حقوق بشر نیز است که برای لغو آن درسطح جهانی مبارزات طولانی جریان داردوهمین حالا تعداد از کشورها ی اروپائی آن را منع قرار داده است، ودر این باب نوشته ها وکتاب های فراوان بواسطه دانشمندان امریکائی وجهان نشر گردیده است ونقطه قابل دقت در آن این اینست که در آن هیچگونه استثنای وجود ندارد.
اعدام یعنی به دار آویختن انسان ، سنگسارو تیرباران در افغانستان وهمسایگان آن ، گردن زدن در عربستان وزجرکشی ویا به طریق دیگر ، وخلاصه به هر شکلی که باشد منظور از اجرای حکم محکمه در مورد محکوم است.
صدام به دستوردولتمردان ایالات متحده امریکا قصدا در روز اول عید به دار آویخته شد . ای کاش ! اوبخاطر قتل کردها ، بخاطرتیرباران کمونست ها ، به خاطرکشتاربیرحمانه هزاران مخالف خویش اعم از شیعه ها سنی ها وغیره مردم توسط خود مردم عراق
ویا در یک محکمه بین ا لمللی محکوم میگردید. دریغا! که چنین نشد ، بلکه او توسط آقای بوش وحلقه رهبری آن بخاطر نافرمانی اش ، بخاطر تهدید یهود ها وبخاطر تصاحب نفت حلق آویزگردید و از همه جالب تر اینکه رئیس جمهور فعلی عراق حکم اعدام را امضا نکرده واز آن آگاهی نداشت. بفرمان ایالات متحده امریکا محکمه طوری ترتیب داده شده بود که صلاحیت وقدرت متهم ساختن کشورهای خارجی وافراد خارجی را مطرح ساخته نتواند. در حالیکه چهار دهه اخیر شاهد زدوبندهای آشکار وپنهان مملک چون امریکا ، انگلستان،فرانسه و شرکت های خصوصی غربی هستند که پروسه «صدامیزم» را به پختگی رسانده اند. حتی در مورد سرکوب نمودن کردها ایرانیها نقش مستقیم دارند که از طرف اطلاعات امریکا در آن زمان افشا گردیده است.
از این جا چنین استنباط میگردد که بدون کشورهای غربی وشرکت های خصو صی شان که آن هم تحت تاثیر دستگاه استخباراتی شان قرار دارد ، صدام نمی توانست چنین جنایات را مرتکب گردد.بطور نمونه میتوان از گاز کیمیاوی نام برد ، این گاز محصول المان بود وتوسط فرانسه وامریکا آمده بهره برداری گردید. در « دیسمامبر2002 ، شب هنگام گزارش 12 هزار صفحه ئی در مورد تسلیحات صدام را از مقر سازمان ملل متحد ربودند واین اسناد را بعد از 48 ساعت بر گشتاندند،در حال که صد صفحه آن را بر داشته بودند»، تازدوبندهای شان آشکار نگردد. امریکا با این عمل خویش تروریزم را مشروعیت بخشید وآن دیکتاتوررادرمیان مسلمانان شهید وقابل احترام ساخته است. زیرا او نه بخاطر عراقی ها بلکه بخاطر آقای بوش وآن هم در روز عید « قربانی » گردید که در حقیقت توهین و تمسخری است بر جهان اسلا م وبخصوص جهان عرب وتمام دکانداران دین که اینجا وآنجا مردم را به ناحق تکفیر میکنند. سخن اخیر این که قتل انسان به هر بهانه وبرهان که باشد از جمله خصوصیات اخلاقی دوران وحشیگری انسان است، که بخشی قابل توجهی از انسانها از اژداد خود آن را به ارث میبرند.اعدام یعنی سرکوب وانتقام دوامدار، اعدام یعنی مشتعل داشتن جنگ وخشونت واین امر واقعا وحشتناک وغیر انسانی است که باید منع گردد.

سوی ما روزی عدالت نظر خواهند فتاد آتش بی دادگر بر بیدادگر خواهد فتاد
آنکه افگنده جان این مملکت را درخطر عاقبت حود نیزجانش درخطر خواهد فتاد
آنکه جورش شاخه اعمال مارا خشک کرد شاخه اعمال اوازباروبرخواهد افتاد
« بسمل»