ستون پنجم طالبان

زیرمتون
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

غښتلی افغان

با درد و اندوه که سرنوشت علاوه بر جفا های بیشمار، همسایه های خوب و دلسوز را نیز بر ما روا نداشته است،چنانچه آنها در طول زمان ګذشته همواره در کمین فر صت بوده اند تا با سو استفاده از
او ضاع بحرانی در کشور ما، درد سری های برای ما خلق کرده و منافع نا جایز شانرا تامین نمایند .
پاکستان که هدف ایجادآن مانند خالقش انګلیس- ابلیس شرارت و خلق کردن تشنج و معضله است بر قلمرو وساحه خاک ما با پررویی و بی حیایی قبضه کرده ، به تربیت وپرورش ګروههای شریر علیه کشور ما پرداخته واز زمان زمامداری محمد داود تاکنون به نام ها ی مختلف به قتل و کشتار افغانها پرداخته است . ود رایفای نقش شیطانی اش بحدی موفق است که نه تنها کشور های همسایه را از روز اول بوجود امدنش ارام نګذاشته بلکه همه را دعا ګوی والدش ،کفن کش قدیم (دولت استعمارګر بریتانیا ) کرده وبا ایجادنطفه و تولد تروریزم بین المللی درد سری بزرګی را به همه جهان خلق کرده است .
ایران نیز که در طول تاریخ چیزی جز کینه ،نفرت و خشونت نثار ما نکرده در تلاش اعاده حیثیت وتلافی شکست های نظامی اش در برابر میرویس نیکه و اولاده او (که ان هم به استناد فرموده مورخ کم نظیر کشور شادروان غبار با« عسکر پښتون وازبک وهزاره وتاجیک » یعنی تنها پښتون ها نی بلکه تقریبا همه ملیت های ساکن کشور مان )و بعدا احمدشاه بابا ابدالی ،خواب ارام نداشته ودر چاق کردن بحران سالهای اخیر دست کمی از پاکستان ندارد .
اعمال دولت تزاری در اشغال مناطقی از خاک وطن ما وبعدأ همسایه بزرګ شمالی چیزی است که نیازی به هیچ تکرار ندارد ؛باید از قلل شامخ پامیر سپاسګذار بود که اګر ارتفاع کمی میداشت چه چیزهای دیګری علاوه بر کلاشینکوف های چینایی و چنګیز که از انطرف نمیدیدیم ؟!
وضع طوری امده که توجه همه اکنون به سوی پاکستان معطوف شده است وما که حال در ګیر ۳۴ کشور جهان هستیم مجال اینرا نداریم که بتوانیم چشم باز کنیم ویا هر طرف خودرا ببینیم ویا اینکه چشم بینای در بین ما نیست که ببینیم در پهلوی دشمن تازه به دنیا امده ما( پاکستان)دیګران تحت نام های علایق تاریخی ،همزبانی و همدینی چه دشمنی هایی که با مانه میکنند .
اګر پاکستان بوسیله طالبان مسلح به کشتار افغانها و تخریب تاسیسات میهن ما میپردازند ،ګروه دیګری قلم خودرا برچه ساخته ودر خوشخدمتی به بیګانګان به تفرقه افګنی و دشمنی بین ملیت ها و افروختن اتش فتنه جدید دامن زده ودر صدد تخریب ویا بخشایش خاک وارزشها وثروت های فرهنګی ما به بیګانګان میباشند این ګروه ګاهی در نقش فرزندان خلف واصیل امیر عبدالرحمن خان ادعا میدارند که برای ادای حق ولدیت باید بر خیانت پدرشان صحه ګذاشته شده و خط نامنهاد، غیرطبیعی وجعلی دیورندبه رسمیت شناخته شود، و ګاهی اتهامات ناروا ودور از هر نوع احساس ملی و انسانی را که قلم از تکرار ان شرم میدارد علیه بخش بزرګ مردم ما (پښتونها)روا میدارند ،درحالیکه اینرا باید بدانند که بستن این اتهامات بر پښتون ها بنا بر امیختن همه جانبه و تاریخی کلتور و زندګی این ملیت با ملیت های دیګر با هم برادر وارد اوردن اتهام تنها علیه پښتونها نه بلکه علیه همه مردم افغانستان میباشد ،زیرا مردم با شهامت این سرزمین همواره خودرا باهم یکی دانسته در تمام مسایل ملی واجتماعی و دینی مانند ملت واحد عمل نموده و پوزه تفرقه افګنان و دشمنان مشترک شانرا بر خاک مالیده اند ،قدر مسلم اینست که سرنوشت این مفتنین نیز چیز دیګری غیر از این نمیواند باشد .
:انها همچنا ن از سیطره و یا تفوق دادن زبان پښتو بر دری حرف میزنند ،در حالیکه اګر این ادعا درست میبود این اقایان در نتیجه فشار دولتها و ګویا تسلط ۲۵۰ ساله پښتونها بایست حد اقل به الفبای زبان پښتو اشنایی بسیار ابتدایی میداشتند درحالیکه تقریبا همه پښتو زبانان ، دری را میفهمند ؛ باساس مدعای این اقایون دراین حالت ایا باید از ستم زبان دری بر پښتو حرف زد ویا بر عکس آن؛
درحالیکه پښتون ها هیچګاه چنین طرز تفکر و تصور ر ا نداشته وندارند ؛ اقای کاندید اکادمیسین سیستانی که لبه تیز خنجر این ګروه متوجه او است خود در زمان ایفای وظیفه در هلمند معلم زبان دری لیسه لشکرګاه بودند.
میرویس نیکه واحمدشاه بابا ایکه اینها اینهمه سنګ دشمنی انانرا بر سینه میکوبند ؛اولی خود به دری شعر سروده و سکه دومی به یک بیت زبان شیوای دری مزین بود؛ و در اداره افغانستان به منظور تحکیم بنیان وحدت سیاسی ،مساوات حقوقی بین اهالی افغانستان را صرفنظر از مذهب ،زبان ،نژاد ، منطقه وقبیله ، بدون تبعیض وتفاوت مرعی میداشت (۲). که از برکت همین اصول اکنون مادارای میهن،و هویت ملی مستقل هستیم و تاریخ تجربه کرد که نتیجه عدول ازاین اصول و وابستګی به بیګانګان؛ یا تن دادن به سلطنت دزدی بنام بچه سقاو است ، یانادر ، یا روسها ،یا ربانی ـ مسعود ویا هم ملا محمدعمر .
مردم افغانستان درزندګی خود دیدند که درنتیجه دامن زدن به تفرقه ملی و بنام پایان دادن به ګویا حکمرانی پښتونها برادران چپی این بیګانه پرستان در همدستی با « امر صاحب» شان با اجرای کودتا علیه پلان صلح ملل متحد چه دوره سیاه ووحشتناکی را بر مردم بلا کشیده ما مسلط ساختند که نه بر پښتون رحم کردند ،نه بر ازبک ونه بر هزاره ماونه هم سر، ناموس ومال تاجیک های کشور مان از دست شان در امان ماند که درنتیجه ناګزیر تسلط وحشت طالبی را بر انها تر جیح دادند.
این اقایان همچنان نام نامی کشور مان افغانستان را مورد سوال قرار میدهند بایست به ایشان ګفت که اګر اینقدر شیفته افخارات ګذشته شان هستند ؛ به پیروی از غبار بزرګ و دیګر روشنفکران رسالتمند که در موقع اش به ان اعتراض کرد ،قدیمترین نام افغانستان ( اریانا)(۳) را که مصداق ان بر کشور ما درست است نه بر کشور کثیر الملت پارس و باداران ایرانی شان با تغیر اندکی انرا غصب کرده اند ،و نام تاریخی سیستان مارا که در همین تازهګی به ایران بخشیده شده (۴) دوباره برګردانند، وبعد ازان ادعای بسیار بزرګتر از دهان خویش یعنی تغیر نام افغانستان را ارایه کنند .
از جانب دیګر ایا قبله این اقایون(ایران) در رسمیت دادن به زبان فار سی و نامګذاری ان کشور تا چه حد حقوق ملل دیګر ساکن انکشور و استحقاق کشور همسایه افغانستان را رعایت وتامین کرده است؟! در حالیکه در کشور ما پښتو یګانه زبان رسمی نیست و قانون اساسی و عمل همواره همان اصل زرین احمدشاه بابا ی بزرګ را رعایت کرده وحتی بر خلا ف ادعای انها بنام پښتون ،جفا ها وناروا های عظیمی را بر پښتو وپښتونان روا داشته اند وحالا نیز مناطق پښتون نشین در نتیجه و دوام همین دشمنی ها زیر تخریب و امحا قرار دارند .
قدر مسلم اینست که خو شبختانه هیچیک از ساکنان سالم اندیش و طن واحد ما مانند اینها نه می اندیشند ونه هم با انهاهمنویی دارند، مطالبه من از هموطنان عزیز اینست که با هوشیاری و دراکیت ملی به سلسله قلع وقمع تمام انواع دشمنان میهن عزیز و سعادت مردم افغانستان در افشای چهره های منحوس این منافقین ، بپردازند باید بر دهان شان لجام زد وبر قلم شان اتش ؛ دولت افغانستان هم اګر با شناسایی و فلج ساختن بموقع این مار استین نپردازد ،بزودی دیر خواهد شد .



بایست علاوه کرد که این ګروه ازیکسو بعد از سه دهه جنګ میخواهند اتش یک فتنه دیګر را بین مردم داغدیده ما برافروزند واز عقب مارا به خنجر بزنند ؛واز سوی دیګر بعلت ننګین بودن ادعا های شان یا در عقب نام های مستعار پنهان شده اند و یامانند طالبان بعوض القاب اخوند و ملا تخلص های پر طنطنه را بر خود ګذاشته اند که تا هنوز کاملا شناخته نه شده اند و با اعمال خود نقش ستون پنجم طالبان را ایفا نموده وبعلت پیشبرد اهداف شوم و ناشناخته بودنشان برای ما دشمنان خطرناکتر از طالبان و پاکستان اند

(۱)صفحه ۳۲۴ افغانستان در مسیر تاریخ، میر غلا ممحمد غبار
(۲)صفحه ۳۵۹ افغانستان در مسیر تاریخ
(۳)صفحه ۹ افغانستان در مسیر تاریخ
(۴)صفحه ۷۳۷ افغانستان در مسیر تاریخ
در این نوشته از نشرات بی محتوی و غیر مسوولانه تلویزیون اریانا افغانستان ،ویبلاګ پر از فتنه درویش دریا دلی (که تعبیر اقای غبار در صفحه ۷۳۵ )افغانستان در مسیر تارخ در مردش کاملا صدق میکند و همردیفانش و مقالات بی محتوی ایکه جز قتنه افروختن چیزی در چانته نداشتند متاثر شده ام