اعتراف کرزی صاحب به معنی نیرومندی ومشروعیت مخا لفین می انجا مد

زیرمتون
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

رحمت اله روان

.حامد کرزى زیس جمهور افغانستان در نشست روز گذشته وضعيت امنيتى کشور را نسبت به گذشته خراب توصیف نمود .
کرزى گفت : «روز هاى اول که آمده بوديم، آرامى بود و حال اين قسم نيست و اين زنده گى افغان ها نيست که در کابل مي بينيد، بايد زنده گى مردم را در قندهار ، لوگر ، هلمند ، شيندند ، کاپيسا ، پکتيکا و ... ببينيد که آن ها در چه حالی به سر مي برند .»
رئيس جمهور افزود : فعلاً هیچ کس نمی تواند به خاطر ناامنی ها از کابل به قندهار ، پکتيا و غيره ولايات برود، ولى اين حالت اصلاح مي خواهد و بايد تغيير کند .
کرزى روند بهبود امنيت و بازسازى نقش افغان ها را موثر خواند و گفت که اگر ميليون ها سرباز خارجى در افغانستان بيايد، تا خود افغان ها همت نکنند، اين کشور آباد نخواهد شد .
وی همچنان اظهار داشت که کشور در جنگ قرار دارد و امکان ندارد که از اين حالت بيرون آيد، مگر اين که ذهنيت ها تغيير کند .
رئيس جمهور افزود: «آن قدر که فعلاً اوضاع خراب است، در جنگ هاى تنظيمى و زمان طالبان نبود . اين خانه ماست و ٤٠ کشور خارجى در اين جا مهمان اند؛ تا زماني که ما احساس صاحب بودن اين خانه را به تمام معنى ننمايم و مثل صاحب آن عمل نکنيم، اين ملک آباد نمي شود .»
حامدکرزى گرچه از وجود مشکلات صحبت کرد، اما افزود که در طول هفت سال گذشته زنان در عرصه اجتماعى ، اقتصادى و سياسى پيش رفت هاى قابل ملاحظه ای داشته، ولى مشکلاتى نيز وجود دارند که به مرور زمان بايد رفع گردند
همچنان کنفرانس مشترك رهبران قومي و سياسي افغانستان و پاكستان در شهر اسلام آباد با توافق درباره مذاكره با گروه طالبان به پايان رسيد. به گزارش گروه سیاسی راه نجات به نقل از فارس نیوز، 50 تن از رهبران قومي و سياسي افغانستان و پاکستان روز دوشنبه کنفرانس دو روزه خويش را براي بررسي راه هاي جلوگيري از خشونت و يافتن راه ‌كاري براي خاموش ‌كردن آتش جنگ در دو سوي مرز و مسئله گفت ‌و گو با طالبان آغاز كردند .
رهبران قومي و سياسي دو كشور روز سه شنبه در پايان اين جلسه با موضوع مذاكره با شبه ‌نظاميان طالبان موافقت كردند و داکتر عبدالله، رئیس هیأت اعزامی کشور ما در پايان نشست جرگه امن کوچک در یک كنفرانس مطبوعاتي مشترك اعلام كرد: كميته مشتركي براي رسيده گي و حل مسايل مربوط به تروريسم تشكيل خواهد شد. وي افزود: افغانستان و پاكستان از چندين سال پيش با پديده تروريسم مواجه هستند و با اين تروريسم، مشترك مبارزه خواهند كرد. پس از این کنفرانس دو روزه، دو طرف موافقت كردند تا مذاكره با شبه نظاميان را در پيش گيرند و يك گروه پنج نفره در هر كشور بدين منظور تشكيل شود. داکتر عبدالله در این مورد اعلام كرد كه دو طرف موافق هستند تا تماس هايي با شبه نظاميان طالبان برقرار شود. به گفته وي، گروه هايي كه قرار است با طالبان مذاكره كنند، مستقل از گروه هايي خواهند بود كه قبلاً گفت و گوهايي را با طالبان برگزار كرده بودند .
اين نشست دو روزه بر خلاف آداب و رسوم جرگه كه معمولاً علني برگزار مي شود، در پشت درهاي بسته برگزار شد و جزئيات گفت و گوها اعلام نشده است. گزارش هاي غيررسمي از اين جلسه حاكي است كه راه هاي چگونگي مذاكره و تماس با شبه نظاميان طالبان مشخص شده و تعيين شده است تا از هر كشور، يك گروه پنج نفري مذاكره با طالبان را در كشور خود آغاز كند و دو طرف پس از دو ماه، در يك جرگه كه به همين منظور تشكيل مي شود، نتايج گفت و گوهاي خود را اعلام كنند. اين دو گروه از سوي دولت هاي افغانستان و پاكستان و اردو هاي اين دو كشور اجازه خواهند يافت تا به منظور يافتن يك راه حل مسالمت آميز و صلح جويانه، طالبان را وارد مذاكره كنند كه قرار است نام اين افراد به دليل مسائل امنيتي افشا نشود .
گفته می شود قرار است با تمام گروه های مخالف به شمول گلبدين حکمتيار، رهبر حزب اسلامى افغانستان مذاکره صورت گیرد و تنها شرط مذاکرات اين است که طالبان بايد اظهار آماده گى کنند و درگيرى را کنار بگذارند. در همین حال به گزارش آژانس خبری پژواک، معاون مجلس سنای پاکستان که به منظور شرکت در یک ورکشاپ دو روزه بین الپارلمانی به کابل آمده، گفته است که براى تامين صلح در افغانستان و پاکستان، مذاکره با طالبان و مخالفان مسلح، موثر است .
سردار جان محمد خان جمالى گفت: «افغانستان و پاکستان بايد از يک آدرس توانمند با مخالفين مسلح گفت و گو نمايند.» وى گفت که در حال حاضر هر دو کشور، از فعاليت شورشيان متاثر اند و بايد استراتژی واحدی را روی دست گیرند، در غیر این صورت، عدم وجود استراتژی و اقدامات واحد، تحکيم صلح مشکل خواهد بود .
به نظر می رسد که گفتگوهای عربستان سعودی میان طالبان و نمایندگان دولت افغانستان جدی بوده است. نکته‌ي جالب این است که اکثریت اشتراک کنندگان در مجلس ضیافت پادشاه عربستان سعودی ادعا دارند که برای «ادای حج عمره» به این کشور رفته بودند. اما سوال این است که این همه مقام دولتی و چندین مقام عالی رتبه پیشین طالبان و شماری از شخصیت های صاحب نفوذ پاکستان، چگونه شده است که در سال روان آن هم به صورت همزمان برای «ادای حج عمره» به عربستان سعودی رفته اند و بعد هم به صورت تصادفی با هم دیدار کرده و در ضیافت پادشاه عربستان شرکت نموده و سازمان استخباراتی عربستان را نیز از «حضور خود در آن کشور مطلع کرده اند ».
یک منبع معتبر حکومت افغانستان نیز چندی پیش در صحبت های دوستانه گفتگوها در عربستان سعودی را تایید کرد و گفت که این گفتگوها از مدتی به این سو ادامه دارد. به گفته‌ي وی تنها در بار آخر این افراد در ضیافتی که از سوی پادشاه عربستان سعودی ترتیب داده شده بود، شرکت کردند و نیز از جزییات گفتگوهای خود سازمان استخباراتی آن کشور را در جریان قرار دادند .
هرچند حکومت افغانستان و اشتراک کنندگان این گفتگوها، مذاکره را رد کرده اند، اما اظهارات رییس جمهور کرزی پس از انتشار جزییات این گفتگوها در روزنامه های بریتانیای نشان می دهد که «نیم کاسه ای زیر کاسه است ».
با این حال در شرایطی که شواهد متعددی در مورد ضعیف شدن طالبان در دست است و حکومت پاکستان حاضر شده است تا در برابر آنها بجنگد، ایالات متحده امریکا مصمم به ادامه عملیات در مناطق قبایلی است، ناتو در صدد فرستادن نیروی بیشتر به افغانستان است و تلاش بر این است تا با استفاده از فرصت به دست آمده میدان برای طالبان هرچه بیشتر تنگ شود، آمادگی سری حکومت افغانستان برای مذاکره با طالبان چیزی جز تلاش جهت نجات این گروه از وضعیت موجود نیست .
از سوی دیگر مذاکراتی از این دست نشان می دهد که حکومت افغانستان برخلاف ادعاهای قبلی اش، به مساله پذیرش قانون اساسی از سوی طالبان و پیوستن مخالفان به حکومت چندان پايبند نیست. این در حالی است که رابرت گیتس وزیر دفاع ایالات متحده امریکا به صورت تلویحی موضع قبلی حکومت افغانستان را تکرار کرد و گفت که آن کشور از روند مصالحه و پیوستن طالبان با حکومت افغانستان حمایت می کند نه از مذاکره با آنها .
باوجودی که حکومت افغانستان گفتگوهای عربستان سعودی را تایید نکرده است، در عین حال از توضیح بیشتر در ارتباط به پیوندهای طالبان و القاعده نیز سخنی به میان نیاورده است .
به نظر می رسد که تشدید روند گفتگوها با طالبان به هدف جلب حمایت این گروه در انتخابات صورت می گیرد. آقای کرزی که از همه جا نا امید شده است و حتا باور دارد که دوستان بین المللی اش نیز از وی دیگر حمایتی نمی کنند، حالا به دنبال طالبان رفته است تا در کنار دوستان اش از حزب اسلامی آقای حکمتیار، تروریستان را نیز با خود همگام کند، تا روند نیمه تمام دموکراسی بیشتر قوت بگیرد .
متاسفانه سیاستمدار جهان سومی که هرقدر در گفتار خود طرفدار دموکراسی باشد، در عمل به همان اندازه طرفدار چسپیدن به قدرت است و به قول خود آقای کرزی قدرت را «ایلا دادنی نیست ».
بدبخت مردمی‌اند که دروغ های این گونه سیاستمداران را مبنی بر صداقت و وطن پرستی باور می کنند و فکر می کنند که موضع گیری های تند آنان در برابر تلفات غیرنظامیان در شیندند و یا جاهای دیگر انگیزه سیاسی ندارد و صرفا از روی احساس پاک ملي‌گرايي بیان شده است .

با وجود آن‌که آقای کرزی، مذاکره میان دولت و طالبان را به وساطت دولت عربستان سعودی انکار كرد و صرفا به درخواست خودش از خادم حرمین شریفین، مبنی بر ترغیب و تشویق طالبان به مذاکره با دولت افغانستان اشاره کرد، یک روزنامه چاپ عربستان سعودی جزيیات بیشتری را در مورد مذاکرات میان دولت و طالبان در پایتخت عربستان سعودی به نشر سپرده است. به نقل از روزنامه الشرق الاوسط گفته شده است که این مذاکرات در ده روز آخر ماه مبارک رمضان میان هیات 17 نفره افغانی به ریاست عارف نورزی و برخی از طالبان تحت سرپرستی طیب آغا، ريیس دفترملاعمر و با حضور جمعی از وزيران سابق طالبان صورت گرفته است. این مذاکرات که سه روز را در برگرفته است در حاشیه و متن خویش از حمایت کسانی چون مولوی فضل الرحمن، مولوی سمیع الحق، آقای نواز شریف نیز برخوردار است و افرادی چون ملا عبدالسلام ضعیف، ملا متوکل و برخی دیگر از طالبان نیز در آن شرکت داشته‌اند، هم‌چنان آقای فضل الهادی شنواری ريیس شورای علمای افغانستان نیز در آن حضور داشته است. ملا عبداسلام ضعیف شرکت خودش را در این مذاکرات انکار کرده است، ولی نتوانسته است جریان مذاکرات را انکار نماید. ترکیب طرفین مذاکره آن هم در کشوری که تا آخرین روزهای رژیم طالبان یکی از حامیان جدی آنها محسوب می‌شد، نشان دهنده‌ي آن است که طالبان در آن دست بالا دارند و حامیان پاکستانی آنها که همه با عربستان سعودی روابط دیرینه دارند، بر این ادعا صحه می‌گذارد. در اصل می‌توان ادعا کرد که این مذاکرات بین خود طالبان و هواداران‌شان است نه بین طالبان و مردم افغانستان. هم‌چنان از قول طالبان گفته شده است که ملاعمر روابط‌اش را با القاعده خاتمه داده است در حالی که اصولا و منطقا نمی‌توان این ادعا را پذیرفت، زیرا ملاعمر حتا برای ادامه حیات رژیم طالبان حاضرنشد، یعنی نتوانست از القاعده جدا شود. حالا چه کسی می‌تواند تضمین کند که ملاعمر در این ادعایش صادق باشد؟ اما اساسی‌ترین سوال این است که چرا آقای کرزی از این مساله انکار می‌کند و حقیقت را از مردم افغانستان می‌پوشاند. آیا به سادگی می‌توان بر خود قبولاند که تمام کسانی که به عربستان رفته‌اند به قصد ادای حج عمره بوده است و از روی تصادف سفرشان با شایعه مذاکرات هم‌زمان شده است؟ حتا اگر بپذیریم که این سفرها مقدمه‌ای برای گفتگوهای اصلی می‌باشد باز هم این سوال که چرا مردم افغانستان از طریق خبررسانی‌های دیگران در جریان قرار می‌گیرند، بی جواب می‌ماند؟
ظاهرا و با درنظرداشت این‌که سایرمخالفین نیز بی‌میل نیست در این مذاکرات سهمی داشته باشد و با در نظرداشت سابقه روابطی که با طالبان داشته‌اند، بکوشند ابتکار عمل را دردست گیرند، آقای کرزی می‌کوشد جریان مذاکرات را مخفی نگهدارد. آقای کرزی پیوسته کوشیده است از طالبان به عنوان یک عامل فشار بر احزاب و گروه‌های جهادی که قسما در حکومت حضور دارند، سود برد و در فرصتی هم جریان‌هاي جهادی را به عنوان تهدیدی علیه طالبان مورد بهره‌برداری قرار دهد. بر این اساس ایشان از نزدیکی میان طالبان و جهادی‌ها که اتفاقا با طالبان وجوه مشترک زیادی هم دارند می‌هراسد و حاضر نیست خودش زمینه را برای نزدیکی آنان مساعد گرداند، تا مبادا تخته به تخته راست آید و درودگر پشت در بماند. از این سبب می‌کوشد این مذاکرات را مخفیانه به پیش برد و همه را در برابر یک عمل انجام شده قرار دهد .
بنابر اين اگر آقاي كرزي مدعي است كه اين همه تلاش‌ها براي پياده كردن صلح و تامين امنيت است، چرا اين همه پنهان كاري مي‌كند؟ اين موضوع خود ضعف دولت و چيرگي مخالفين را نشان مي‌دهد، زيرا سرو صداي اين مساله نيز پيشتر از زبان كساني نقل مي‌شود كه از مخالفان نمايندگي مي‌كنند يا با آنها ارتباط دارند .
در چنين وضعي معلوم نيست مساله پيش شرط‌هاي دولت افغانستان در مذاكرات كه همانا پذيرش قانون اساسي و فعاليت‌هاي انجام شده در كشور مي‌باشد و بارها از سوي مسوولان دولتي ابراز شده است،‌ چه مي‌شود .
واضح است كه چنين برخوردهايي باعث خواهد شد كه مخالفان، با ميانجيگيري كساني كه لطف‌هايي با طالبان خواهند داشت، ‌بيشتر از گذشته بر موضع‌شان تاكيد نموده و پيش شرط‌هايي هميشگي خود را خواهند داشت مذاکرات مکه از اهمیت و حساسیت بسیاری برخوردار است. این مذاکرات در یک کلام نشانه استراتژی تازه در امر افغانستان است. تردیدی نیست که چنین مذاکراتی نمی تواند ظرف مدت کوتاهی و بدون همراهی و پشتیبانی همه اطراف مساله انجام شود. به عبارت دیگر آمریکا و ناتو و مشخصا انگلستان در جریان شکل گیری و برنامه ریزی این دیدار تاریخی بوده اند .
صورت مساله این است که در مذاکرات چهارروزه مکه که با هدایت پادشاه عربستان سعودی انجام شده است، هفده نفر از شخصیت های طالبان و گروه های دیگر و نمایندگان دولت کرزی شرکت داشته اند :.
گفته شده است که این مذاکرات نتیجه کار فشرده دو ساله دستگاه اطلاعاتی عربستان بوده است که با هماهنگی انگلستان انجام شده است. وقتی گفته می شود هماهنگی با انگلستان، مفهومش این است که آمریکا و دیگر هم پیمانان هم در جریان ماوقع بوده اند. گرچه وزیر خارجه دولت افغانستان در این باره متضاد حرف زد. یک بار گفت از مذاکرات بی اطلاع است و بار دوم تعبیری را به کار برد که انگار مطلع است اما نمی خواهد چیزی بگوید. به قول خودش:" در باره ی مذاکرات چیزی گفته نمی توانم! اما از نظر پرنسیب با طرح گفتگو با طالبان مخالف نیستم ."
پیش از سخن و داوری آقای رنگین دادفر اسپنتا وزیر خارجه افغانستان، حامد کرزی با صراحت از ضرورت گفتگو با ملا عمر و حکمتیار سخن گفته بود. حتی کرزی گفت: اگر می دانستم نشانی ملاعمر و حکمتیار کجاست خودم سر وقتشان می رفتم !
پیش از سخن کرزی شاهد تماس فرماندهان انگلیسی و دیپلمات‌های انگلستان با طالبان بوده ایم. اکنون که اجلاس مکه برگزار شد می توان تمامی آن موضع گیری ها را در یک مجموعه معنی کرد. دست کم دو سال است که طرح گفتگو با طالبان در دست اجرا بوده است. بایستی به این پرسش پاسخ داد که چرا و چگونه چنان طرحی به ثمر نشسته است؟ چه تحولاتی در افغانستان و در منطقه اتفاق افتاده است که اجلاس مکه برگزار شد .
اجلاس مکه نتیجه چهار عامل مهم است :
یکم: واقعیت این است که آمریکا و نیروهای هم پیمانش در افغانستان از لحاظ نظامی شکست خورده اند. از زمان سقوط دولت طالبان در ماه نوامبر سال 2001 تا کنون؛ طالبان سال به سال قوی تر شده است. تابستانی که گذشت، تلخترین تابستان در طول هفت سال گذشته بوده است .
دوم: طالبان موفق شده است که شبکه نیرومندی در پاکستان سازماندهی کند، و عملا ارتش پاکستان را با دشواری‌های بسیار روبرو کند. کشته شدن بیش از 1400 نظامی پاکستانی در منطقه وزیرستان، مجروح شدن بیش از 20 هزار نظامی و بد تر از آن اسیر شدن نظامیان عالی‌رتبه و انفجارهای تکان دهنده ای از قبیل هتل ماریوت، چهره دیگری از پاکستان را نشان می دهد. به عبارت دیگر نه تنها پاکستان نمی تواند در مسائل افغانستان نقش درجه اولی به عهده بگیرد؛ بلکه باید مراقب سرنوشت و آینده خود پاکستان هم بود. بی تردید استراتژی یورش ارتش آمریکا به وزیرستان در بی اعتباری دولت و ارتش پاکستان نقش مهمی داراست .
سوم: حامد کرزی نتوانست از خود یک چهره مصمم و قدرتمند و همه جانبه نگر نشان دهد. او با تار و مار کردن مجاهدان جبهه شمال خود را تنها و منزوی کرد. به دولت افغانستان بیش از حد رنگ و بوی قبیله ای بخشید. آمریکا و انگلستان هم دریافتند که کرزی نمی تواند در ایجاد امنیت و حل مشکلات افغانستان تاثیر گزار باشد. گزارش‌هایی که اخیرا در مطبوعات آمریکا منتشر شد و به نقش کلیدی برادر حامد کرزی در قاچاق مواد مخدر در قندهار توجه کرد؛ نشانه ای از یک رویکرد تازه بود. دوران کرزی تمام شده است! این نشانه با سخن سفیر انگلستان در کابل کامل شد. ایشان گفته است: افغانستان به یک رییس جمهور دیکتاتور نیاز دارد! معنی این حرف هم همان است، نوبت کرزی تمام شده است. آیا شتاب کرزی در دعوت از طالبان برای مذاکره تحت تاثیر همین روند بوده است؟
چهارم: نگرانی آشکاری است که همه اطراف داستان از حضور و نفوذ ديگر قدرتها در افغانستان احساس می کنند. اگر ارتش آمریکا و ناتو ناگزیر از ترک افغانستان شوند، گمان می کنند که قدرتهاي منطقه ايي از چنان ظرفیتی برخوردار اند که جای پای خود را در افغانستان تقویت کنند .
امریکا و هم پیمانانش یک بار این اشتباه استراتژیک را انجام دادند. پس از سقوط طالبان در سال 2001 نقش و سهم كشورهاي همسايه را از یاد بردند و به خیال خود هم پیمانان را از صحنه راندند. طنز روزگار را ببینید که پس از هفت سال می خواهند به خانه اول بازگردند و سخن از دیکتاتوری و بازگشت طالبان به قدرت به میان می آورند. پس آن همه وعده‌های شیرین و شکرین دموکراسی و آزادی کجا رفت؟ طالبان تغییر ماهیت داده است یا آمریکا و هم پیمانانش؟ وسلام رحمت اله روان