رتب علمی و درجات تحصیلی در افغانستان

ټولنیز
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

دودیال

هیچ شکی وجود ندارد که ترقیات و پیشرفتهای تخنیکی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و خلاصه تمام عرصه های حیات، مربوط ومنوط به رشد وشگوفایی علوم ومراکز علمی و اکادمیک کشور هاست. 

هرآن دستاوردی که از ساحات طب، زراعت، صنعت تا فضا وکیهان دیده میشود، تماماً از برکت آموزش در صنوف درسی، تجربه وآزمایش در لابراتوار و تدریس و تحقیق استاد و محقق اند. مفهوم کیفیت نفوس که درین سالها مورد استفاده قرار میگیرد مبین وافاده کننده  درجه تحصیلات وسواد افراد یک جامعه است. واضح است که؛ سواد و درجه تحصیل کشور ها از همدیگر فرق دارد، ممالکیکه دارای افراد تحصلیکرده و مراکز معیاری علمی اند، جای بلند ی را در سیاست جهانی، موقف بلند اقتصادی و درجه بلند تصمیم ګیری را درتمام تعاملات دارند.

از مثالهای پوهنتونهای ایالات متحده و اروپا صرف نظر نموده؛ در همین ممالک همچوار ببینیم:

طی یک سفرعلمی از پوهنتونهای مشهور ایران مانند فردوسی، ،پوهنتون تهران وپوهنتون امام رضاو همچنان مرکز دایرة المعارف اسلامی و کتبخانه ملی ایران دیدن نمودم. در هرکدام آنها صد ها تن مصروف تدریس و تحقیق بودند، که برعلاوه درجات بلند تحصیلی دارای رتب علمی نیز بودند. در پوهنتون تهران در رشته ی  زبانهای خارجی ؛ تقریباً اضافه از ۲۱ زبان تدریس میشد، که هرکدام دیپارتمنتهای جدا ګانه داشتند. از مهماندار ما که در آن روز با ما بود، در مورد  دانشمنندان پرسیدم، او ګفت:

در ایران در هر صد نفر طور اوسط ۲۳تن دارای درجه تحصیل دکترا، حدود ۴۰تن کارشناس ارشد (ماستر ومعادل آن) و اضافه از ۹۳تن باسواد که حتماً در ساحات کاری شان با کمپیوتر و ( IT) آشنایی دارند، میباشند. اینکه پوهنتونهای شان چقدر مجهز بودند، ضرورت به بیان ندارد. همین وضعیت را در مراکز علمی هندوستان و پاکستان مشاهده  نموده ام. ازینکه یک بخش کار ما در برلین، در مورد ارزیابی خودی و تضمین کیفیت و نصاب سازی بود،  اصول و مقررات اکادمیک آن پوهنتون رامورد دقت قرا دادم. اینکه چه معیارهای درین موارد داشتند، قابل توجه اند. همچنان چند پوهنتون اروپایی دیګر، یک برنامه مشترک با پوهنتون کنتاکی ایالات متحده داشتیم، آنها غرض پیشرفت اقتصادی و اجتماعی روی کیفیت مراکز علمی  تاکید میکردند. هدف از ین مثالها وعلت این همه، عبارت از ارزش  دادن به عالم و مراکز علمی میباشد. رفاه عمومی و رشد فکری، اجتماعی و اقتصادی کشور ها وابسته به چنین مراکز اند. در جوامع پیشرفته روی دلایل فوق احترامی زیادی به افراد تحصیل کرده، محققین و دانشمندان دارند.

در افغانستان حدود یکصدو هژده سال از ایجاد نخستین مکتب رسمی و حدود نودوچند سال از ایجاد پوهنتون( دارالفنون آن زمان) و چهل وچند سال از تاسیس اکادمی علوم میگذرد. تا سالهای پنجاه وشصت هجری شمسی خوشبختانه افغانستان  درین مسیر ګامهای خوبی برداشته بود وطبق تقاضای عصر وزمان، توانایی اقتصادی و ایجابات اجتماعی  دستاورد های مثبتی داشتیم که از آن جمله ادارات علمی ما هم بودند.

ادارات و مراکز علمی  دارای قوانین خود شان اند. ازآن جمله هم  مقررات رتب دراسناد تقنینی اند. پوهنتونها در افغانستان دارای شش رتبه بودند؛ پوهیالی، پوهنیار، پوهنمل، پوهندوی، پوهنوال و پوهاند. کدر علمی پوهنځی بحیث  نامزد مقرر میگردد و با سپری نمودن یکسال دوره نامزدی اصل رتبه علمی، مکلف به گذرانیدن سه سه سال با سایر شرایط  در هررتبه اند تا ازیک رتبه به رتبه دیگر ترفیع نمایند. بعد از تغییرات در قانون تحصیلات عالی تقرر در رتبه پوهنیار از مقررات حذف و پذیرش در کدر علمی صرف با داشتن درجه تحصیل دوکتورا و یا ماستر صورت میگیرد. سایر شرایط برای ترفیع علمی قرار ذیل اند:

  • تحریر یک رساله، انجام یک پروژه ی تحقیقی، ترجمه ویا تالیف یک کتاب درسی برای رتبه بلند تراز پوهندوی؛
  • در پهلوی اثر اصلی فوق الذکر موجودیت آثار فرعی، یعنی یکعضو کدر علمی  پوهنتون باید از یک رتبه تا رتبه دیگر چند مقاله در مجلات علمی  پوهنتونها و  ژورنالهای خارجی نش رنموده باشد. مجلات علمی تنها به مجلاتی منتشره  پوهنتون و اکادمی علوم اند، که هیئت دتحریر شان درای رتب بلند علمی میباشند.؛
  • ارائه کنفرانسهای علمی د محضر هیئت ژوری، به شرطیکه هیئت ژوری کنفرانس را مثبت ارزیابی نماید،
  • موجودیت تقریظ استادان  بلند رتبه برای اثر کاندید برای ترفیع علمی؛
  • دانستن یک لسان خارجی ؛
  • گزارش دیپارتمنت مربوطه؛
  • اجرای مکلفیت درسی طی هر سمستر؛
  • تقریظ تائیدی از طرف دو تن استادان دیگر؛
  • اشتراک در تمام فعالیتهای علمی پوهنتون و اجرای موفقانه ی وظایفیکه برای کدر موصوف سپرده شدده است؛
  • تربیه نمودن اسیستانتها(برای کاندیدان رتب بلند پوهنوال و پوهاند)؛
  • داشتن اخلاق اکادمیک، سجایای عالی ورویه خوب، وقف خودګذری در اصلاح جامعه و اجرای تحقیقات علمی، حسن برخورد با همکاران و رعایت قانون کارکنان ملکی نیز شامل شرایط فوق اند.

البته درشرایط فوق  وقتاً  فوقتاً بعضاً تغیراتی نیز امده؛  مثلاً دریک زمان برای ترفیع به رتبه پوهاند دو اثر ضرور بود، ولی  از سالهای هفتاد بدینسو، یک اثر کافی دانسته شده است. یک کدر علمی در صورتی به اخذ رتبه پوهاند نایل میگردد که با تکمیل تمام شرایط فوق و سپری نمودن رُتب قبلی، دارای سند دوکتورا باشد. کاندید دارای درجه تحصیل لسانس صرف بحیث نامزد پوهیالی، ولی لسانس بحیث نامزد پوهنیار و داندره سند دوکتوار بحیث نامزد پوهنمل مقرر میگردد، بدین ترتیب یک فارغ به سویه دوکتورا بعد ازیکسال به رتبه پوهنمل نایل گردیده میتواند، درحالیکه یک فارغ لسانس ممکن بعد از هفت سال خدمت با تکمیل شرایطی زیادی دیگر به این رتبه برسد. به این ترتیب تکمیل شرایط فوق آنقدر اسان نیستند. ازهمین رو بعضاً  استادانی دیده شده که نسبت مشکلات اخیر و وضع مابسامان  تا زمان تقاعد نتوانستند به رتبه پوهنمل و یا پوهندوی برسند چه رسد به رتبه پوهاند. هرګاه یک عضو کدر علمی تمام شرایط  فوق را با تمام تلاش پوره نیز نماید، اقلاً  هژده  سال تدریس و تحقیق و اجرای دوامدار و بدون وقفه میباشد تا بتواند به بلند ترین رتبه برسد، چه یکتعداد اعضای کادر علمی تا بیست سال و اضافه از آن نتوانسته اند نظر به بعضی مشکلات حتا به رتبه پوهندوی یا پوهنوال برسند(درین زمینه جزئیات و موادو وفقرات زیادی مربوط به  مقررات ولوایح اکادمیک وجود دارد که تذکر انها موضوع را طولانی خواهد ساخت).

در پوهنتونهای افغانستان و در اکادمی علوم؛  "استاد "به آن عضو علمی گفته میشود که به رتبه پوهاند ویا اقلاً پوهنوال( دراکادمی علوم څیړنپوه یا اقلاًڅیړنوال) رسیده باشد، اعضای کدر علمی پایینتر ازین رتب به نامهای اسیستانت یاد میگردند.

شاید رتبه های فوق العاده نظامی مانند جنرالی و حتا مارشالی تفویض گردد، شاید دوکتورای افتخاری تفویض گردد، ولی هیچ امکان ندارد  که یکی از رتبه های علمی (حتا پوهیالی و پوهنیار، محقق یا دیگر رتبه ها) بدون طی نمودن تمام مراحل، اسناد و شرایط منظور گردد. اگر منظور نیزگردد هیچکس جرات نخواهد کرد وحاضر نخواهد شد تا ان رابپذیرد، بلکه آن را توهین  خواهد دانست، زیرا کاملاً مبرهن است که داشتن چنین رتب از خود شرایط دشواری را دارد.

داشتن رتبه   علمی بدین معنا نیست، که دانشمندان مذکور نخبه گان بی بدیل اند، بلکه ما شاهد آن هستیم که در سایر ادارات، مراکز تحقیقاتی و موسسات تعدادی زیادی از دانشمندان نخبه تری نیز وجود دارند، منتهی عضویت در یکی از دیپارتمنتهای اکادمیکی و داشتن رتبه علمی، نشاندهنده ارتباط و عضویت شخص به مرکز علمی (پوهنتون/اکادمی) میباشد. چه در گذشته افغانستان در ادارات وموسسات مانند ریاست امور فارمسی،  ریاست تحقیقات زراعتی،  اداره جیودوزی و کارتوگرافی،   انستیتیوت پروژه سازی(پاما)، اکادمی  طبی، اداره مرکزی احصائیه و سایر ادرات و موسسات دانشمندان لایق، ورزیده و  باتجربه داشت، که با افتخاراز ایشان دعوت میشد تا در پوهنتون تدریس نمایند، در مراسم دفاع پروژه ویا هم کنفرانسها اشتراک نمایند و عضو هیئت ژوری ګردند(البته بدون رتبه علمی). پوهنتونهای ما از همکاریهای علمی چنین ذوات ګرامی و دانشمندان نخبه ممنون اند. پوهنتونها و اکادمی علوم از داشتن چنین دانشمندان نخبه، باتجربه و دلسوز در کشور افتخار مینماید. چنانچه در تدوین دو دور دایرة المعارف(انسایکلوپیدای افغانستان)، برعلاوه پوهنتونها و اکادمی، عده ی زیادی از دانشمندان  نامدار و پر افتخار از سایر ادرات ومراکز سهیم بودند که خدمات علمی شان فراموش ناشدنی است. این دانشمندان ګرامی به غنای علمی پوهنتونها و اکادمی افزوده اند. به امید همکاریهای هرچه نزدیکتر و بیشتر آنها.

اکادمی علوم افغانستان دارای پنج رتبه علمی است؛ از معاون محقق آغاز تا سرمحقق. نیل به رتب فوق نیز شامل شرایط و انجام پروژه های علمی، ترجمه و نوشتن مقالات و تحقیق میباشد.  هر عضو کادر علمی که ظرف شش سال نتواند به رُتبه بالایی ترفیع نماید از وظیفه سبکدوش میگردد. استادان بعد از اخذ آخرین رتبه نیز مکلف به تدریس، تحقیق، نشر مقالات وارائه کنفرانسهای علمی اند. به این ترتیب غرض نیل به رتبه علمی مثلاً پوهاند یا سرمحقق، سند تحصیلی دوکتورا( Ph D) ضرور است. یعنی رتُب علمی وابسته به درجه تحصیل اند. ازربته پوهیالی تا رتبه پوهندی همه درجمله اسیستانت محسوب میگردند، رتبه پوهندوی معادل(  Assoc. Professor) و پوهنوال وپوهاند معادل( Professor) میباشد.

اکادمی علوم افغانستان عالیترین ادارۀ تحقیقات علمی در سطح کشور بوده، به حیث اداره مستقل دولتی فعالیت مینماید، خلص تاریخچه آن قرار ذیل است:

طرح اکادمی به نام « افغان اکادیمی» در ۲۲ میزان سال ۱۳۴۶ش. به مناسبت تولد اعلیحضرت محمد ظاهر شاه « شاه سابق » رویدست گرفته شد که دارای مرامنامه و تشکیلات اداری نیز بود و یکی از شهزاده گان فامیل سلطنتی به ریاست عالی افتخاری و وزیر اطلاعات و کلتور به حیث آمر عمومی آن، منصوب میگردید، اما این اکادمی با وجود مصوبۀ شورای وزیران و ملاحظۀ مقام سلطنتی نتوانسته بود شروع به کار نماید.

بعداً به اثر توجه وزیر اطلاعات و کلتور وقت کاندید اکادمیسین دکتور محمود حبیبی و اخذ موافقت مقام سلطنت در جلسه یی که در هوتل کابل دایر شد و در آن نشست برعلاوۀ معاونین صدارت، عبدالله یفتلی و دکتور عبدالقیوم، اراکین بلند رتبۀ وزارت اطلاعات و کلتور مانند محمد­خالد روشان معین وزارت اطلاعات و کلتور و اکثر پیشروان دنیای دانش و ادب کشور؛ چون: پوهاند عبدالحی حبیبی رئیس انجمن تاریخ، دکتور عبدالطیف جلالی رئیس رادیو افغانستان، حبیب­الرحمان جدیر رئیس نشرات، سید فقیر علوی مسؤول روزنامۀ اصلاح، میر سعید بریمن رئیس روزنامۀ هیواد، کریم روهینا مدیر مسؤول روزنامۀ انیس، عبدالحمید مبارز رئیس آژانس باختر و دانشمندان دیگر؛ چون محمد کریم نزیهی، محمد ابراهیم صفا، دکتور سید بهاءالدین­مجروح، خال محمد خسته، غلام محمد نوید، سید محمد قاسم رشتیا، محمد اسماعیل مبلغ، صالح­محمد پرونتا، عبدالوهاب طرزی، محمد صدیق روهی، میر محمد صدیق فرهنگ، محمد حسن­کاکړ، محمد رسول امین، حبیب الله تږی، محمد ابراهیم ثابت و محمد هاشم رحیمی نیز شرکت داشتند، بعد از تأیید و موافقت کامل اعضای جلسه پیشنهاد نهایی در زمینه، تقدیم مجلس وزرا و مقام سلطنتی گردید. اکادمی افغانستان " د افغانستان اکادیمی" وبعد اکادمی علوم افغانستان "د افغانستان د علومو اکاډمی" به حیث کانون ثقافت و دانش متکی بر بنیاد فرهنگ ملی و تاریخ افغانستان به موجب فرمان شماره دهم مؤرخ دوم حمل سال ۱۳۴۹ش. تأسیس ګردید که در ابتدا شاه محمود خان به حیث رئیس افتخاری آن معرفی شد، که به شکل سمبولیک بودند، ولی  اجرای وظایف عملی و پیشبرد امور علمی بدوش دانشمندان بود، بعد از آن روسای این مرکز بزرګ علمی بنابر درجات تحصیلی، رتب و تجارب ویا سباقه علمی شان موظف گردیده اند.

 اکنون اکامی علوم دارای بخشهای علوم اسلامی، بشری و طبیعی، شورای علمی، مراکز علمی؛ چون مرکز بین الملی تحقیقات پشتو، مرکز بین الملی تحقیقات کوشانی و مرکز مطالعات منطقوی در چوکات بخش علوم بشری، مرکز دایرةالمعارف، انستیتوت­ها، دیپارتمنت­ها و معاونیت مالی و اداری و ریاست­های: دفتر، پلان و پالیسی، روابط فرهنگی و ارتباط خارجه، اطلاعات و ارتباط عامه، موزیم اتنوگرافی تحقیقاتی، کتابخانه­ها، لابراتوارها، کلینیک تشخصیه تحقیقاتی طبی، مجلات، فارم تجربوی زراعت،جراید و شعبات خدماتی میباشد. جدیداً حدود یک ماه قبل(قوس۱۴۰۰) یک مرکز جدید بنام باندکداری اسلامی نیز درآن ایجاد شد.اهداف اکادمی در پهلوی  اجرای پروژه های علمی  قرار ذیل اند:

Ø انجام و انسجام تحقیقات علمی در عرصه­های علوم اسلامی، بشری، طبیعی - تخنیکی و انسجام تحقيقات فوق كه توسط مؤسسات تحصيلات عالی و ساير مؤسسات علمی و تحقيقاتی صورت میگيرد، به منظورغنامندی فرهنگی و رشد اقتصاد ملی کشور.

Ø انسجام مطالعات، تحقیقات و ارزیابی منابع و ذخایر طبیعی و طرق استفادۀ مؤثر از آنها.

Ø بررسی طرق مناسب کار برد جدیدترین دست آوردهای ساینس و تکنولوژی در امر رشد اقتصاد ملی.

Ø همكاری در طرح، تدوين و ارزيابی پلانهای جاری و دورنمای رشد فرهنگی، اجتماعی و اقتصاد ملی.

Ø تأمین روابط علمی و تحقیقی با سایر ادارات و مؤسسات در کشور.

Ø رشد کمی و کیفی سطح علم و دانش در کشور.

Ø جلوگيری از هجوم فرهنگ غيراسلامی وغیر ملی در تحقيقات علمی

طبق قانون اکادمی علوم افغانستان، رتب کارمندان علمی با در نظرداشت درجۀ تحصیل و سویه علمی ذیلاً تنظیم گردیده است:

  • معاون محقق - څيړنيار JUNIOR ASSISTANT PROFESSOR
  • محقق - څیړندوی ASSISTANT PROFESSOR
  • معاون سرمحقق - څيړنوال ASSOCIATE PROFESSOR
  • سرمحقق - څیړنپوه PROFESSOR

برعلاوه در قانون اکادمی علوم؛ رتب عالیتر علمی «کاندید اکادمیسین و اکادمیسین» نیز تسجیل است .در مراکز علمی و اکادمیهای جهان نیز اعضای علمی در صورت داشتن اسناد کافی و تکمیل پروژه های  تحقیقاتی و سهمگیری فعال در امور علمی موفق به نیل این دو رتبه دیگر میگردند:  کاندید اکادیمیسین و نهایی آن اکادمیسین. مثلاً در افغانستان شرایط  این رتب قرار ذیل اند:

برای انتخاب شدن به رتبۀ اکادمیسین حداقل پنجاه اثر نشر شده تخصصی که از جمله ده  اثر آن ابتکاری و ابداعی باشد و برای کاندیدای اکادمیسین­ها حداقل چهل  اثر نشر شدۀ تخصصی که از جمله پنج اثر آن ابتکاری و ابداعی باشد، ضرورت است. تأیید و ارزیابی آثار علمی اکادمیسین­ها و کاندیدای اکادمیسین­ها از طرف کمیسیون باصلاحیت علمی، به پیشنهاد شورای علمی صورت میگیرد. موضوع مقالات، ریسرچ و ترجمه بعد از تایید دیپارتمنت و تصویب شورای علمی سپرده میشود، چنین موضوعات باید بکر بوده،  برحل یک پرابلم متمرکز باشند، حاوی پیششنهاد و راههای حل بوده  و طبق میتود تحقیق علمی آماده شوند. نشر این آثار فقط در ژونالهای معتبر علمی مدار اعتبار اند، نه در هر نشریه. اکادمیسین­ها و کاندیدای اکادمیسین­ها پس از اکمال شرایط و تأیید کمیسیون ارزیابی توسط مجمع عمومی اکادمی علوم از طریق رأی سری و مستقیم به اکثریت آراء انتخاب و بعد از منظوری رئیس جمهور، مطابق رشته تخصصی خود در یکی از مراکز علمی فعالیت مینماید. منظوری رتب علمی بعد از طی مراحل از سطح دیپارتمنت، تاشورای علمی پوهنځی/انستیتیوت ، کمیته ترفیعات علمی وشورای علمی به وزارت تحصیلات عالی پیشنهاد میگردد. رتبه پوهاند و سرمحقق بعد از حکم رییس جمهور منظور میگردد.، که با لقب تفاوت دارند. اولاً اینکه شخص باحصول وداشتن شرایط وسند رسمی بدان نایل میگردد، وبعد شرط دیګر اینکه عضویت یکی از این نهادها را میداشته باشد.

به این ترتیب؛ درجه تحصیل ورتبه علمی با لقب فرق دارند. درجات تحصیلی بعد از اکمال تعلیمات عمومی /مسلکی متوسط مکمل و بعد از سپری نمودن امتحان کانکور(شمولیت در موسسه تحصیلات عالی) عبارت از لسانس، ماستر و دوکتورا اند. و رتبه علمی همانا که در فوق ذکر شدند.

اما لقب یک خطاب اعزازی است، مانند علامه، خان، بابا و نیکه. هرگاه گفته میشود حافظ لسان الغیب، یا ابوالمعانی بیدل وغیره مثالها؛ اینها القاب اند. القاب تابع کدام شرط، قانون و مقرره رسمی و سلسله مراتب نیستند، اما بدون شک که واجد احترام، اعزاز و اکرام اند، مانند علامه سلجوقی، میرویس نیکه، نازوانا، احمد شاه بابا، خان بهادرخان یا سراحمد خان وغیره مثالها که هر کدام چهره های تابناک تاریخ کشور ما یاکشور های خود شان اند. چنین مثالهای از القاب در سایر کشورها نیز وجود دارد که  برای مردم شان قابل قدر اند. در ترکیه "اتاترک" لقب بود، نه رتبه ویا درجه علمی، یا سکندر "کبیر"، یا "مرد آهنین"(لقب رهبر فقید سینګاپور)، لقب  "راجا" در هند، یا لقب رهبر قبلی کشور ترکمنستان وغیره مثالها.

البته بعضاً درجای میخوانیم: دیپلوم انجنیر محمد اکرم، فارمسست فرید جان یا اګرنومست سیدمحمد. اینها اشاره به رشته تحصیل دارند که دیپلوم انجنیر یعنی فارغ مسلکی پولیتخنیک، پوهنځی  انجنیری یا رشته کیمیا پوهنځی ساینس یا فارمسی و اګرانومی زراعت. در گذشته ما تمام مثالهای فوق  را داشته ایم. اما این سه مثال اخیر رتبه ی علمی نه، بلکه ساحه ی تخصص اند.

خوشبختانه تا چهل سال قبل اکثریت ادارات ووزارتهای ما دارای  لایق ترین وورزیده ترین کارکنان مسلکی و علمی بودند،  پوهنځی طب برعلاوه انکه برای سکتور صحت اطبای ورزیده را تربیه نموده اند، خود  دارای شفاخانه های کادری میوند و علی  اباد بودند که خدماتی مهمی صحی را انجام داده اند. افغانستان درگذشته به اثر خدمات این فارغان پوهنتونها در عرصه ی زراعت ومالداری، طبابت،معادن، سرکسازی، فارمسی، ادبیات، تخنیک و رشته های دیگر دستاوردهای قابل افتخاری داشتند.

درینجا نامهای بعضی از دانشمندان کشور را که یا در پوهنتون یا در اکادمی علوم خدماتی قابل ذکر  به سررسانیده اند، طور مثال ذکر میګردد: پوهاند رحیم الهام(پوهنتون و اکادمی علوم-هردو)، اکادمیسین اکرم عثمان(اکادمی علوم)، پوهاند عبدالشکور رشاد( عضو اکادمی علوم، رشته ادبیات )، سرمحقق عبدالله خدرمتګار بختانی(اکادمی علوم)،. پوهاند دکتور عبدالاحمد جاوید، آمر دیپارتمنت زبان و ادبیات دری اکادمی علوم، و زمانی هم استاد در پوهنتون کابل، عبدالواحد سرابی(پوهنځی  اقتصاد)، عبدالله شارق، استادرشته جیولوژی، پوهاند دکتور غلام فاروق اعتمادی ( پوهنتون)،فقیر محمد یعقوبی، رشته فزیک هستوی، سرمحقق حلیمه رازقی(اکادمی)، سرمحقق ثریا پوپل(اکادمی)، سرمحفف لطیفه قریشی، دوکتور محمد موسی وردک، رشته طب (اورتوپیدی)، . پوهاند دکتور احمد شاه جلال، (پوهنتون کاب)، پوهاند دکتور بلبل شاه جلال، (استاد پوهنتون وعضو علمی اکادمی علوم)،  دکتور سامیه عبادی روشنگر(عضو اکادمی علو)، .عبدالرحمن پهوال( عضو اکادمی علوم)، پوهاند دوکتور حسنیار(پوهنتون)، پوهاند داکتر اعجازی(پوهنتون- طب)، داکترعبدالله کاظم(پوهنتون)، کاندید اکادمیسین اعظم سیستانی( اکادمی علوم)، داکترروستار ترکی( پوهنتون-حقوق وعلوم سیاسی)، عبدالرحیم خوشدل(پوهنتون )، عبدالسمیع غفاری( اکادمی علوم)، .پوهنوال عبدالصمد سلیم، ( پوهنتون کابل) ، پوهاند غلام جیلانی عارض( پوهنتون)، پوهاند داکتر بخشی( پوهنتون)،استاد حامد نوید( پوهنتون)، پوهاندعبدالحی حبیبی(پوهنتون)،                دوکتورعلی احمد(پوهتون،طب)، پوهاند شاه علی اکبر شهرستانی، (پوهنتون کابل)،کاندید اکادمیسن      پوهنوال دکتور غلام محمد بهرام، پوهنتون ورئیس مرکز تحقیقات زراعتی وزارت زراعت)،  پوهاند فقیر محمد زمری( پوهنتون کابل)، پوهاند شجاعی(پوهنتون کابل)، محمد ابراهیم عطایی( اکادمی علوم)،         محمد انور نومیالی( اکادمی علوم)، پوهاند دوکتورعبدالواحدسرابی، پوهاند شرف، پوهاند دوکتور شهیدی،پوهاند ذبیح الله التزام، داکترنعیم اسد،پوهاند دوکتوربازمحمد شیرزاد، پوهنوال دوکتورمیرآقا، پوهاند دوکتور اعظم ګل،پوهاند محمد اشرف یادگاری، پوهاند داکترمرادعلی اصیل، عبدالروف خپلواک(پوهنتون –اقتصاد)، ،  ، پوهنوال محبوبه حقوقمل، محمد امین امام( پوهنتون کابل) رسول امین( پوهنتون)، پوهاند حکیم تڼیوال(پوهنتون)، حبیب الله رفیع(اکادمی علوم)، پوهاند هاشمیان، دوکتور       محمد حسین هلالی(پولیتخنیک)، څیړنپوه احمدشاه عمر(وردک)، پوهاند نقیب الله سهاک(پولیتخنیک)، سرمحقق محمد صدیق روهی( اکادمی علوم)،پوهاند مجروح، پوهاند فضل ربی پژواک،  دکتور محمد یعقوب واحدی( اکادمی علوم) دوکتور سکندر حسینی(اکادمی علوم)، دکتور محمود حبیبی( اکادمی علوم)، څیړنپوه نظرمحمد عزیزی، څیړنپوه دوکتور غلم نجم الدین ترین، پوهاند دوکتور چراغعلی چراغ، دوکتور مهر محمد اعجازی (پوهنتون- طب)،پوهاند میر حسین شاه( پوهنتون کابل)، پوهاند سرورهمایون(پوهنتون)، سرمحقق گلزاد (اکادمی علوم)، پوهاند دوکتور محمد افضل بنووال،  پوهانددوکتور محمد افضل انور، پوهاند دوکتور محمد عارف تڼیوال، څیړنپوه دوکتورسید محی الدین هاشمی و تعدادی از نامهای پر افتخار دیګر که خدماتی قابل قدر را در عرضه علوم و تحقیقات در کشور به سر رسانیده اند ونسلهای آنیده ما با نامهای شان افتخار مینمایند. در زمره ی اینها یکتعداد قلیل به رتبه کاندید اکادمیسین و یا اکادمسین رسیده بودند همچنان از جمله ی شان دو تن لقب علامه را دارند( علامه عبدالحی حبیبی و علامه رشاد). یکتعداد دیگر دانشمندان این مراکز علمی دارای رتب پایانتر مانند پوهندوی و پوهنوال ویا معاون محقق بودند، که درینجا اسمای شان ذکر نگردید، ولی بدین معنا نیست که خدمات شان قابل ارج نیست، و همچنان عده زیادی از نامهای شایان یاداوری و قابل قدردانی را فعلاً فراموش نموده ام وخود را درین مورد قابل عفو نمیدانم. هدف از ذکر این اسمای ذوات محترم فقط روشن ساختن رتبه و درجه تحصیل وشرایط نیل به این رتب و درجه ها بود و روشنی انداختن روی چگونگی احراز این رتب. هدف از تذکر نامها نیز تفکیک درجات تحصیلی و رتب و القاب بود که مثالهای هرکدام داده شد.

البته رتُب علمی و درجات تحصیلی در پهلوی امتیاز معنوی(احترام قایل شدن) دارای امتیاز اندک مادی نیز اند، این نه تنها در افغانستان بلکه در تمام جهان. یعنی در اندازه ی معاشات شان به مقایسه سایر کارکنان، مطابق احکام قانون  اندکی افزودی(بنام امتیازکادر علمی) وجود دارد. این خود نشان دهنده قایل شدن احترام دولتها و مردم به موقف دانشمند و ارج نهادن شان به زحمات تحصیل و تحقیق شان میباشد، که ازیک کشور تا کشور دیگر فرق مینماید. ملل که دارای سطح بلند فرهنگ و ارزیابیهای متعالی اند، به دانشمند و مراکز علمی شان میبالند، ولی در جوامع عبقمانده هنوز این ارج نهادن محقق نشده است.