ای قوم به حج رفته کجایید؟

د اونۍ شعر
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

 

ای مردم سرگشته بدنبال چهایید

مانند بهایم ز پی آب و گیایید

تزویر گرانید همه اهل ریایید

ای قوم به حج رفته کجایید کجایید

معشوق همین جاست بیایید بیایید

+++

دلدار به هر ذرۀ هستی ست پدیدار

بیهوده هوس پرور احرامی و پندار

از دیدۀ دل پردۀ بیگانگی بردار

معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار

در بادیه سرگشته شما در چه هوایید

+++

گر در حرم خلوت دل جای گزینید

از راه صفا بردر این خانه نشینید

جز پرتو حسن صنمی هیچ نبینید

گر صورت بی‌صورت معشوق ببینید

هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید

+++

بیهوده ز بیراهه به آن خانه برفتید

بی صدق و صفا بی سر و سامانه برفتید

ناکرده تعقل همه دیوانه برفتید

ده بار از آن راه بدان خانه برفتید

یک بار از این خانه بر این بام برآیید

+++

توصیف همان خانه بسی فاش بگفتید

از زمزم و از مروه و مِناش بگفتید

از جمره و قربانی و اینهاش بگفتید

آن خانه لطیفست نشان‌هاش بگفتید

از خواجۀ آن خانه نشانی بنمایید

+++

از  آز دویدید و به آنجای رسیدید

از خویشتن و خالق و مخلوق رمیدید

آیا سخن دوست ازان خانه شنیدید

یک دستۀ گل کو اگر آن باغ بدیدید

یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید

+++

آهنگ رۀ حج نکند  مردم آزاد

هرگز گره از کار به این واسطه نکشاد

طفلانه ازین ملعبه هستید همه شاد

با این همه آن رنج شما گنج شما باد

افسوس که بر گنج شما پرده شمایید

 

عزیزی غزنوی

تورنتو/کانادا