چگونه یادداشت های قلمي وزیر محمدگل خان مومند در اختیار من ( زلمی نصرت)قرار گرفت.

کولتور
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

بسم الله الرحمان الرحیم 
سلام و احترامات خویش را خدمت انجنیر صاحب و حاجی صاحب بسم الله خان تقدیم می کنم.
اسم من محمد اصف ولد عبدلقدوس باشنده ولایت سمتگان، سکونت فعلی عربستان سعودی.
انجنیر صاحب تقاضای امو اسناد ها را( منظور یادداشت های قلمی وزیر محمد گل خان مومند است)از من کرده بود، که چطور به دست شما قرار گرفت؟.
قضیه ازین قرار بود که:
وقتی مراسم حج بود، عبدالصمد برادر اندر حاجی عبدالله که داماد برادر اندر وزیر صاحب می شد، اینها به مراسم حج آمده بودند.
ما همدوره مکتب بودیم، بعد اینها را که دعوت کردم به خانه، فروشان قلعه وزیر را گفتند که، مامی‌فروشیم.
من گفتم که بعد از مراسم حج من می ایم سمنگان و بعد از او با هم گپ میزنیم.
بعد از یک ماه وقتیکه ما آنجا رفتیم، جمله چهار جریب زمین بود، یک و نیم جریب انرا مه گرفتم، از امی داماد کریم خان که برادر اندر وزیر محمد گل خان بود.
باز در حصه من دو برج  آمده بود و یک مسجد شخصی که از خود وزیر صاحب بود.
بعد از او ما بوکلین را آوردیم و ای قلعه را چپه کردیم.
در اثنای که برج را چپه کردیم، خلطه از بین برج پیدا شد.
بعد از او که مه ایره گرفتم، آوردم خانه.
وقتیکه دیدم اسناد ها و اطو چیز ها بود، باز مه  ایره گرفتم و آوردم به عربستان.
وقتیکه حاجی صیب بسم الله خان به خاطر مراسم عمره که آمده بود، مه ای اسناد ها ره برایش نشان دادم.
گفت اسناد ها را برایم تسلیم کو، میبرم دنمارک.
باز او همرای انجنیر صاحب به تماس شده و او اسناد ها ازی قرار پیدا شد.
دگه او که مسجد وزیر صاحب بود، فعلا در جای او یک مسجد جامع جور شده و پهلویش یک دارالحفاظ بنات جور شده.
دگه قضیه  از ای قرار بود که اسناد ها به دست مخ آمد و خداوند آجر بته حاجی صیب بسم الله خان را که ای خدمت ره کرده.
اسناد ها تاریخی است و خداوند کسانی را که در آن سهم گرفته آجر عظیم نصیب بگرداند.
و من الله التوفیق 
قاري محمد اصف

برای شنیدن ویدیو بر لینک کلیک نمایید

https://www.facebook.com/messenger_media?attachment_id=1014158019790724&message_id=mid.%24cAABa8zXML36RdgZSsmLRL_oHAxUP&thread_id=100001458748680.