میرویس نجیبي 

ژڼي مزدوري کوي 
جونې دې مستي کوې 
حق به مساوي غواړي 
کار به په سړي کوي 
یو دم په ژړا شي دا 
جنګ به په بنګړي کوي 
دا د لوپټې میرمن 
خدای سره دوستي کوي 
ښځه قدرمنه ده 
میم هسې شوخي کوي

اتحــاد اندیشهء مهــــر و وفاست

بر نیاید زآن کسی کو برخطاست

میشود هیزم کش جنگ و شرار

آنکه او را نیست بر نفس اقتدار

میشود بازیچهء صاحب غرض

میدمد بروی زپستی صد عَرَض

می فروشد مـادر میهـن به زر

کی بود ازننگ و نام دروی اثر

عدهء زین ناکسان در ملک ما

میکنند تفتین و تلقین بر ملا

خلق افغان را بهم انداخته اند

برزبان و قوم و دین پرداخته اند

همرهء قافله باشند ، درزمـان

هم رفیق دزد باشنــد درنهان

میشوند این ها بری رسوای عام

داغ  خیانت بر جبین دارند مدام

ف.بری

 

 

میرعنایت الله سادات

سرزمین خوب من

افغان زمین من

امید هست و بود من

معبد برین من

محمد عالم افتخار

با نثار بهترین درود ها و تمنیات به عزیزان و همسرایان و همسنگران دردمند و اندیشنده و اهالی کمال و فضل و هنر وطن؛ عرض میدارم که کم از کم پس از سه دهه تصمیم گرفتم و یا درست تر است بگویم که وادار و ناچار شدم تا به شعر و سرود باز گشته، پناه بجویم و از این والاترین و دیرین سال ترین ملکه و ممارسهِ نیاکان مان در جواهرستان دُر دری استفاده و استفاضه ببرم

زیاتې مقالې …